2) فرقه‏هاى گوناگون - انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث - نسخه متنی

ناصر رفیعی محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2) فرقه‏هاى گوناگون

در مدت كوتاهى پس از رحلت رسول خدا (ص) و اواخر عمر صحابه انديشه‏ها و افكار گوناگون به حوزه فرهنگ اسلامى وارد شد، هر مذهب و گروه خود را حق دانسته و ساير آرا و مذهب را باطل مى‏خواند . اين اختلافات گاه به درگيرى فيزيكى و جنگ منتهى مى‏شد و افرادى بر سر عقيده خويش جان مى‏باختند . حكومت‏ها نيز در شعله ورى اين آتش موثر بوده و از كنار آن منافع خويش را مى‏جستند . صاحبان اين آرا و مذاهب براى مشروعيت‏بخشى و استوار سازى ديدگاه‏هاى خود، علاوه بر تاويل ناروا از آيات قرآن، اقدام جعل حديث مى‏نمودند; افرادى هم بودند كه در هر دوران دين به دنيا فروخته و براى هر مطلبى كه مى‏پسنديدند سخنى را به رسول خداصلى الله عليه وآله نسبت مى‏دادند، عمده‏ترين فرقه‏ها عبارتند از:

الف) فرقه‏هاى كلامى

مقصود از فرقه‏هاى كلامى، گروه‏هايى هستند كه از نظر اعتقادى با يكديگر اختلاف داشته و هر كدام براى ايمان، صفات خدا، جبر و اختيار و . . . عقيده‏اى را ابراز مى‏كردند، به عنوان مثال معتزله كه به قدريه نيز معروف‏اند انسان را يكسر آزاد و مختار مى‏خوانده و خدا را از هر دخالتى در اعمال بشر جدا مى‏دانستند . آنان مرتكب كبيره را جاودان در آتش مى‏دانسته و كلام الهى را مخلوق مى‏خواندند . [14]از اين رو، در تاييد عقايد خويش احاديثى را جعل كردند . از جمله حديثى كه جعفر بن حسن از ابى مامه نقل مى‏كند، رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود:

«اذ كان يوم القيامة جمع الله الاولين والاخرين في صعيد واحد فالسعيد من وجد لقدمه موضعا فينادى مناد من تحت العرش الا من برا ربه من ذنبه فليدخل الجنة‏» . [15]

«هنگامى كه روز قيامت مى‏شود خداوند گذشتگان و آيندگان را در يك زمين جمع مى‏كند . پس سعادتمند كسى است كه براى خود جاى پايى بيابد، در اين هنگام منادى از زير عرش الهى ندا مى‏دهد آگاه باشيد هر كس خدا را از گناه خودش تبرئه كند بايد وارد بهشت گردد .

ابن جوزى حديث را موضوع خوانده و تصريح مى‏كند جعفر بن حسن قدرى بوده و آن را جعل كرده است . [16]

در مقابل، حديث طولانى را در مورد بحث و گفت گوى ابابكر در موضوع قدر آورده‏اند كه رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود، با ابابكر ان الله لو لم يشا ان يعصى ما خلق ابليس . . . [17]خدا اگر نمى‏خواست معصيت‏شود شيطان را نمى‏آفريد . ابن جوزى تصريح مى‏كند حديث را يحيى ابو زكريا وضع كرده كه دجال اين امت است . [18]افرادى نيز در رد قدريه احاديثى را ساختند مانند:

قال رسول خداصلى الله عليه وآله: «ان لكل امة مجوسا ومجوس هذه الامه القدريه فلا تعودهم اذا مرضوا ولا تصلوا عليهم اذا ماتوا» . [19]

«همانا هر امتى مجوسى دارد و مجوس اين امت قدريه هستند . اگر بيمار شوند به عيادتشان نرويد و اگر مردند بر آنان نماز نگذاريد» .

نمونه ديگر از اين دست، جعل حديث در مورد عقايد مرجئه است .

مرجئه افرادى بودند كه ايمان را معرفت‏به خدا و كفر را جهل به خدا مى‏دانستند و معتقد بودند ايمان فزونى و كاستى نداشته و عمل نيز به حوزه ايمان راه ندارد . رواياتى در تاييد آنان جعل شد، افرادى هم در مقابل رواياتى در ذم آنان وضع كردند . ابن جوزى در الموضوعات بابى را گشوده و پنج‏حديث جعلى را تحت عنوان باب في ان الايمان لا يزيد ولا ينقص آورده است از جمله:

قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله من زعم ان الايمان يزيد و ينقص فزيادته نفاق ونقصانه كفر فان تابوا والا فاضربوا اعناقهم بالسيف اولئك اعداء الرحمان فارقوا دين الله و انتحلوا الكفر وخاصموا في الله طهر الله الارض منهم الا فلا صلاة لهم وله صوم لهم - لا ولا زكاة لهم الا و لا حج لهم الا ولا دين لهم، هم براء من رسول الله و رسول الله برى منهم .» [20]

«كسى كه گمان كند ايمان فزونى وكاستى دارد، فزونى آن نفاق و نقصانش كفر است اگر توبه كند (باكى نيست) واگر توبه نكند گردن او را با شمشير بزنيد . آنان دشمنان خداى رحمان هستند از دين خدا جدا گشته، كافر شده و با خدا مخاصمه كرده‏اند . خدا زمين را از آنان پاك گرداند، آگاه باشيد نماز بر آنان نيست، روزه بر آنان نيست (پذيرفته نيست) زكاة و حج‏بر آنان نيست، آنان دين ندارند آنان از رسول خداصلى الله عليه وآله جدا هستند و پيامبر نيز از آنان بيزار است‏» .

اين سخن ازموضوعات محمد بن قاسم ابوبكر بلخى است كه وضع حديث مى‏كند . [21]

«قدم وفد ثقيف على رسول الله فقالوا جئناك نسئلك عن الايمان ايزيد او ينقص؟ فقال الايمان مثبت في القلوب كالجبال الرواسى وزيادته ونقصانه كفرا .» [22]

گروهى از ثقيف بر رسول خداصلى الله عليه وآله وارد شدند و گفتند ما آمده‏ايم در مورد ايمان از شما بپرسيم . آيا فزونى و كاستى پذيراست؟ آن حضرت فرمودند: ايمان در قلب‏ها ثابت است مانند كوه‏هاى پايدار و فزونى ونقضانش كفر است‏» . ابن حبان تصريح مى‏كند عثمان بن عبدالله واضع حديث است و احاديث جعلى را به ثقات نسبت مى‏دهد . [23]

قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله: الايمان لا يزيد ولا ينقص .» [24]

«ايمان فزونى و كاستى ندارد .

در برابر احاديثى نقل شده كه رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «الايمان قول وعمل يزيد و ينقص ومن قال غير ذلك فهو مبتدع .» [25]

ايمان سخن وعمل است، فزونى و كاستى دارد و هر كس غير از اين بگويد بدعت گزار است .

چگونه ممكن است كلماتى نقيض هم از رسول خداصلى الله عليه وآله صادر شده باشد؟ بر اساس روايات صحيح كه در منابع فريقين وارد شده ايمان عبارت است از قول، عمل و عقيده، و داراى مراتب مى‏باشد .

ابن جوزى حضور احمد بن محمد بن حرب و ابن حميد را در سلسله سند دو آفت اين حديث مى‏خواند . [26]

سخنانى نيز در ذم مرجئه وضع شده مانند حديث: قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله: «ان لكل امة [27]يهودا ويهود امتى المرجئه .»

«هر امتى يهودى دارد . يهود امت من مرجئه هستند »

قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله: «لو ان مرجئا او قدريا مات فدفن و نبش بعد ثلاثه ايام وجد وجهه الى غير القبله .»[28]

«اگر مرجئى يا قدرى بميرد و دفن شود سپس نبش قبر شود پس از سه روز صورتش به غير قبله خواهد بود .»

به طور كلى انشعاب‏هاى كلامى وعقيدتى يكى از عوامل جعل حديث است كه هر كدام طبق عقيدة خود سخنى را نقل كرده و مع الاسف منابع روايى مسلمانان از نقل آن‏ها مصون نمانده است .

/ 12