امام و مسئله تحجرگرايى - امام خمینی, احیاگر گذار معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی, احیاگر گذار معنوی - نسخه متنی

داود مهدوی زادگان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


از نگاه ژرفكاوانه امام خمينى (ره) روند فكرى و موقعيت‏سياسى و اجتماعى جوامع اسلامى، به ويژه جامعه ايرانى، در جهت معنويت‏خواهى و حضور فعال در عالم قدسى نيست. مهم‏تر آنكه امام با هر دوگونه رويكرد عرفى مواجه بود و اين وضعيت، كار احياگرايانه امام راحل را پيچيده‏تر و دشوارتر ساخته بود. امام با جامعه عرفى شده چند پاره روبرو بود. پاره‏اى از جامعه كه بر ماندن در عالم قدس پايبند بودند، فاصله زيادى با مفاهيم و الگوهاى رفتارى ناب اسلامى داشتند. تلقى عرفى شده آنان از مفاهيم و آموزه‏هاى اصيل اسلامى، مانع بزرگى براى حضور فعال و تحول‏ساز آنان در عرصه‏هاى فكرى، سياسى و اجتماعى شده بود. از اين نوع تلقى درون دينى مى‏توان با عنوان «تحجرگرايى‏» تعبير كرد. پاره ديگر جامعه كه از عالم قدسى خارج شده يا در آستانه خروج قرار گرفته بودند، علاقه و وابستگى چندانى نسبت‏به مفاهيم و آموزه‏هاى اصيل اسلامى از خود نشان نمى‏دادند. از اين نوع گرايش بيرون دينى مى‏توان با عنوان «غربزدگى‏» و «غربگرايى‏» ياد كرد. زيرا تمدن غربى، پيشرفته‏ترين شكل عرفى‏گرايى بيرون‏دينى است. بنابراين، تماميت و كمال احياگرى امام خمينى (ره) آن است كه معطوف به هر دو رويكرد عرفى‏گرايى باشد. امام راحل مى‏بايست، از سويى اين پارگى فكرى و رفتارى را از بين ببرد و جامعه‏اى يكپارچه به وجود آورد و از سوى ديگر آنچنان فضاى معنوى شورمندانه‏اى ايجاد كند كه باعث‏حضور فعال مسلمانان در تمام عرصه‏هاى انسانى بشود تا به اين وسيله سند ديگرى از دين مترقى اسلام باشد. پس فرايند معنويت‏خواهى امام خمينى (ره) را مى‏توان به گذار پيروان هر دو رويكرد به عالم قدسى يا اسلام ناب، تعبيركرد. از اين رو امام (ره) ; فقيه دوران گذار از دنياى غيرقدسى به جهان معنويت است.

مطالعه جريانات فكرى و سياسى هر يك از اين دو رويكرد دنيوى در تاريخ معاصر ايران براى روشن‏تر شدن ابعاد و زواياى ناشناخته احياگرى امام خمينى (ره) مؤثر است. ليكن در اين گفتار به تفسير امام از دوره و موقعيت‏خود اشاره مى‏كنيم. سپس مسئله اساسى آن است كه راهبرد نظرى و عملى امام راحل (ره) چيست و اين راهبرد با كدام درون مايه‏هايى فرايند گذار به معنويت را هموار مى‏سازد.

امام و مسئله تحجرگرايى

امام خمينى (ره) «تحجرگرايى‏» را نمادى از رويكرد اول عرفى‏گرايى دانسته كه به عنوان الگوى فكرى و رفتارى در جامعه سنتى ايران، جا افتاده بود. انسان متحجر در عالم قدسى به سر مى‏برد، ليكن اين عالم از هر گونه محتواى معنوى خالى است. در چنين عالمى بسيارى از آموزه‏هاى اسلامى مرده است، آموزه‏هايى نظير جهاد با ظلم، شهادت‏طلبى، اهتمام به امور سياسى و اجتماعى مسلمانان، برپايى قسط و عدل، اجراى حدود اسلامى، تحقق حج ابراهيمى، مبارزه با دشمنان اسلام و غيره. روحيه تحجرگرايى، خواهان آن نوع معنويت است كه به هزينه چندانى نياز نداشته باشد و در تقابل جدى با عافيت‏طلبى و راحت‏طلبى قرار نگيرد. باطن شريعت اسلامى كاملا مغفول است و تنها ظاهر آن جذابيت دارد. نگاه متحجرانه به احكام اسلامى، معامله‏گرانه است نه عابدانه. در نگاه عابدانه، انتظار پاداش داشتن معنا ندارد. زيرا، در حقيقت، عبوديت كسب وجود از خالق هستى است. طبيعى است كه انسان عابد براى دريافت وجود از منبع فيض به هر نوع فداكارى دست مى‏زند. اما در نگاه معامله‏گرانه، فرد حاضر به مخاطره و پرداخت هزينه بالا نيست. بنابراين او نمى‏تواند به عمق عبوديت پى ببرد و بر همان وضعيت قشرى‏گرايى باقى مى‏ماند. قشرى‏گرايى دينى با سلطنت موروثى سازگارى دارد و از سياست گريزان است و شعار «جدايى دين از سياست‏» را نصب‏العين خود قرار داده است. از اين رو، در دنياى معاصر، تحجرگرايى زمينه‏ساز رويكرد دوم در جوامع سنتى است. و به همين دليل است كه نظامهاى سياسى مدرن، نه فقط مخالف با تحجرگرايى نيست كه مبلغ و حامى آن است. امام خمينى. . . ، پايگاه فكرى قشرى‏گرايى دينى را به گروهى از روحانيون حوزه‏هاى علميه نسبت مى‏دهد كه به واسطه منزلت دينى كه در ميان قشرهاى سنتى پيدا كرده‏اند، توانسته‏اند روحيه تحجرگرايى و همنشينى و هم‏آوايى با حكومتهاى طاغوتى را رواج دهند.

/ 13