امام و مسئله غربگرايى - امام خمینی, احیاگر گذار معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی, احیاگر گذار معنوی - نسخه متنی

داود مهدوی زادگان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


به زعم امام، اين دسته از «آخوندهاى دربارى‏» ، رهبران فكرى مقدس‏نماهايى هستند كه تيشه به ريشه اسلام مى‏زنند. آخوندهاى فرومايه دربارى كج‏فهمانى كه حتى با تشكيل حكومت اسلامى مخالف و آن را از حكومت طاغوت بدتر مى‏دانند. بازيگرانى كه براى عقب نگه داشتن مسلمانان و بازكردن راه براى غارتگران و سلطه‏جويان، اسلام را در كنج مساجد و معابد محصور نموده‏اند و اهتمام به امور مسلمين را بر خلاف اسلام و وظايف مسلمانان و علماى اسلام معرفى مى‏كنند. و مع‏الاسف دامنه تبليغات گمراه كننده به قدرى بوده و هست كه دخالت در هر امر اجتماعى و سياسى را در جامعه مسلمين بر خلاف وظايف روحانيون و علماى دين مى‏دانند و دخالت در سياست را گناهى نابخشودنى مى‏خوانند و فريضه نماز جمعه را به يك صورت خشك، مقصور كرده و تجاوز از اين حد را ضد اسلام مى‏دانند. (3)

در حوزه‏هاى علميه هستند افرادى كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعاليت دارند، امروز عده‏اى با ژست تقدس مآبى چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مى‏زنند كه گويى وظيفه‏اى غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس‏نمايان احمق در حوزه‏هاى علميه كم نيست. طلاب عزيز لحظه‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال كوتاهى نكنند، اينها مروج اسلام آمريكايى‏اند و دشمن رسول‏الله. (4)

امام و مسئله غربگرايى

امام خمينى (ره) ، تجلى رويكرد دوم عرفى‏گرايى را در غربزدگى و غربگرايى مى‏دانست كه در قشرهاى مدرن جامعه ايرانى نهادينه شده بود. تمدن غربى، اساسا فاقد درون مايه‏هاى معنويت‏خواهانه است. و غربگرايى گذار از عالم قدسى به جهان دنيوى است. به همين دليل، امام، غربگرايان و غربزدگان را متحجر و مقدس‏مآب نمى‏ناميد، بلكه آنان كسانى هستند كه از اسلام گذر كرده و رو به فرهنگ غربى آورده‏اند. و راه ترقى و تمدن را در «غربى شدن‏» مى‏دانستند. از اين رو، آنان با حمايت دولت مطلقه مدرن پهلوى پروژه تغيير فرهنگ اسلامى را با عنوان برنامه «نوسازى‏» به راه انداختند. «فرهنگ ما را طورى كردند كه ما همه چيزمان الان عوض شده، غربى شده، وقتى هم حرف مى‏زنيم حرفمان غربى است‏» . (5) عقب‏ماندگى را در اسلام خواهى مى‏ديدند و «فرنگى شدن‏» را نشانه ترقى و منزلت اجتماعى مى‏دانستند. ليكن به زعم امام خمينى (ره) ، پيامد سياسى و اجتماعى گذار جامعه ايرانى از فضاى تفكر اسلامى; غربى شدن نبوده كه «فرنگى مآبى‏» بوده است. گرچه پاره‏اى از جامعه ايرانى با مدرن شدن، از عالم قدسى گذر كرده; ولى محتواى تمدن غربى را نتوانستند در درون خود جذب كنند. آنچه از غرب در خود جذب كرده بودند، غربزدگى و فرنگى مآبى بود. ما تمدن غربى را نياورديم بلكه «شبه تمدن‏» ميان تهى را با شعارهاى تجددطلبانه وارد كرديم. عوامل انتقال چنين رويكردى، دانشگاهها و اساتيد غربزده است:

در ايران بنابر اين بوده است كه يك فرهنگ وابسته، فرهنگ وابسته به معناى اينكه، يك فرهنگى داشته باشيم ما، دانشگاه داشته باشيم، نگويند دانشگاه نداريم، دانشكده، دانشگاه دانشسرا همه اين الفاظ موافق با فرم تمدن، الفاظش را داشته باشيم، لكن محتوا نداشته باشد كه صورت، شبيه تمدن ولى تو خالى. (6)

/ 13