محدثان و محققان علماى سنت كه بسيارى از ايشان در اعصار نزديك به عصر عبدالله بنميمون مىزيسته يا با او معاصر بوده و حتى با وى رابطه داشته و مستقيما، يا با اسانيدمتصل، از او حديث فراگرفتهاند، هيچ اشارهاى به ارتباط او با اسماعيليان نكردهاند; اينكداوريهاى محدثان و رجال شناسان بزرگ سنتى در دست است - از آن ميان است: بخارى(م.256)، ابوزرعه (م.264)، ابوحاتم (م.277)، ترمذى (م.279)، نسائى (م.303)، ابوجعفرعقيلى (م.322)، ابن ابى حاتم (م.327)، ابن حبان (م.354)، ابن عدى (م.365)، حاكم(م.405)، ابونعيم (م.430)، ابن جوزى (م.597)، ذهبى (م.748)، ابن حجر عسقلانى(م.852) و... - و خلاصه اظهارات همه آنان اين كه: عبدالله بن ميمون، از موالى بنى مخزوم، واصحاب امام صادق(ع)، مقيم مكه و در جرگه محدثان بوده، از برخى محدثان سنى حديثآموخته و به برخى ديگر از آنان حديث آموخته، و اينكه: از چه كسانى روايت مىكند و چهكسانى از او روايت مىكنند و مرويات وى چقدر اعتبار دارد؟ و با اينكه اكثر نامبردگان - ظاهرابه دليل گرايشهاى شيعى عبدالله بن ميمون - منقولات وى را صد در صد در خور اطميناننمىدانند، ولى هيچ يك از نسبتهايى را كه رديه نويسان بر اسماعيليان به وى دادهاند، به اوندادهاند، و حتى اشارهاى به اينكه او از غاليان يا اهل بدعت و اسماعيليان بوده نكردهاند، (17) باآنكه خصوصا برخى از ايشان مانند ذهبى، كوشيدهاند كه هر چند نقطه ضعف در راويانىمثل وى - با گرايشهاى شيعى - بيايند مطرح كنند تا بى اعتبارى روايات وى هر چه بيشترآشكار گردد، و آن گاه حتى يكى از اتهاماتى كه رديه نويسان بر اسماعيليان، به عبدالله بنميمون مىزنند، كافى بود كه او را نه تنها از جرگه راويان حديث، بلكه از جرگه مسلمانانخارج كند و در صف دشمنان سرسخت اسلام درآورد، در حالى كه بسيارى از محدثان اهلسنت، روايات وى را نقل و بدان استناد جستهاند - از جمله ترمذى يكى از شش محدثبزرگ سنى كه حديث وى را آورده (18) - و نيز كثيرى از آنان، مستقيما از وى حديثشنيده ودر اين رشته بر وى شاگردى كرده و احاديثى را كه بىواسطه از زبان وى فراگرفتهاند، بهديگران آموختهاند و از آن ميان: 1. عبدالجباربن علاء مكى (م.248) كه ابن حبلان از راوى شناسان بزرگ سنى، احاديث وىرا سخت مورد و ابن صاعد (م.318) كه از امامان و حافظان بزرگحديث در نزد اهل سنتبوده، (20) تاسف مىخورده كه روايت عبدالجبار از عبدالله بنميمون را از خود عبدالجبار فرا نگرفته است. (21) 2. ابراهيم بن منذر حزامى (م.236) كه از حافظان و مشايخ ائمه سنت، از او روايت كردهاند (22) و روايت وى از عبدالله بن ميمون را ابن عدى آورده است. (23) 3. احمد بن ازهر نيشابورى (م.261) كه ذهبى، محدث و رجال شناس بزرگ سنى، وى راصدوق (بسيار راستگو) شمرده (24) و روايت وى از عبدالله بن ميمون را ابنعدى آوردهاست. (25)