بیشترلیست موضوعات عبد الله بن ميمون و اسماعيليان در كتابهاى شيعه در منابع سنتيان با تاريخنگاران و ملل و نحلنويسان در منابع اسماعيليان در باب شهرت اسماعيليان نيز به ميمونيه نيز: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
4. حسين بن منصور نيشابورى (م.238) كه نسائى (يكى از شش محدث بزرگ سنى)مرويات او را سخت مورد اعتماد شمرده، و بخارى (نامىترين محدث سنى) حديث او راآورده; (26) و روايت وى از عبدالله بن ميمون را ذهبى ياد كرده است. (27) 5. احمد بن شبيان رملى (م.270) كه ابن حاتم از حافظان بزرگ حديث و از راوى شناساننامى اهل سنت، وى را صدوق خوانده و از او حديث فرا گرفته (28) و به روايت وى از عبداللهبن ميمون تصريح كرده است. (29) 6. مؤمل بن اهاب (م.254) كه ابو داود و نسائى (دو تن از شش محدث بزرگ اهل سنت)حديث وى را آورده; و نسائى وى را ثقة (مورد اعتماد) خوانده، و ابو حاتم (از رجالشناسان نامى سنى) وى را صدوق شمرده، و حديث وى از عبدالله بن ميمون را ذهبىآورده است. (30) 7. زياد بن يحيى (م.254) كه بخارى از او روايت كرده و ابن ابى حاتم و ابن حجر - ازبزرگترين رجال شناسان اهل سنت - وى را از گزارشگران بسيار مورد اعتماد شمردهاند; وابن حجر به روايت وى از عبدالله بن ميمون اشاره كرده است. (31) در مورد برخوردهاى محققان اهل سنتبا عبدالله بن ميمون، سه نكته ديگر نيز در خوريادآورى است: الف) ابن جوزى در كتاب رجال خود - الضعفاء و المتروكين - كه بر پايه اقوال محققان اهلسنت نگاشته، عبداللهبن ميمون را محدثى مىشناسند كه گزارشهاى او ضعيف است و اگر ازطرق ديگر روايت نشود، نبايد بدان استناد كرد، (32) - بىآنكه هيچ گونه فعاليت اجتماعى وانحراف دينى در وى نشان دهد - و در اثرى ديگر مىنويسد: «باطنيان به پندار خودسركردهاى داشتند كه نامش عبدالله بن عمر... قداح شعبده باز دروغزن بود و. .. » (33) كه اينتعبير نيز، بر خلاف تعبيرات برخى ديگر از مخالفان اسماعيليان، حاكى از بىاعتمادى بهادعاى اين فرقه در انتساب به عبدالله بن ميمون است. ب) عقيلى در مقدمه كتاب الضعفاء و المتروكين، تعبيرات اهلسنت درباره مراتب ضعفراويان حديث را - از ضعيف و ضعيفتر و ضعيفترين - آورده، و از تغبيرات و مصطلحاتكتاب وى برمىآيد كه عبدالله را در خفيفترين مراتب ضعف مىديده، در حالى كه اگرنسبتهايى كه اسماعيليان و رديه نويسان بر آنان به عبدالله مىدهند درستبود، بايد وى رابدترين مراتب ضعف مىشمرد.