بیشترلیست موضوعات عبد الله بن ميمون و اسماعيليان در كتابهاى شيعه در منابع سنتيان با تاريخنگاران و ملل و نحلنويسان در منابع اسماعيليان در باب شهرت اسماعيليان نيز به ميمونيه نيز: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
ج) برخى از خاور شناسان كه اصرار دارند عبدالله بن ميمون را نه به عنوان يك محدثاهل مكه بلكه پايه گذار مذهب اسماعيليه معرفى كنند، چون گواهى ذهبى رجال شناسبزرگ سنى را بر خلاف نظر خود ديدهاند، مدعى شدهاند كه ذهبى تحت تاثير منابع شيعى،عبدالله را به عنوان يك محدث و اهل مكه معرفى كرده; (34) و اين سخنى بس واهى است; زيرااولا آشنايى علماى سنتبا عبدالله بن ميمون به عنوان يك محدث اهل مكه، نه از طريقشيعه و به صورت غير مستقيم، بلكه مستقيما و بدون واسطه بوده; و از روزگار ذهبى در سدههشتم آغاز نشده، و پيشينه آن به روزگار حيات ابن ميمون در سده دوم مىرسد; و از آنهنگام تا روزگار ما ادامه داشته است; (35) و ما بسيارى از محدثان بزرگ سنى را كه از زبان وىحديثشنودهاند معرفى كرديم; ثانيا هر كس ذهبى را بشناسد، مىداند كه وى در سنىگرىبسيار متعصب، و از شيعه و گرايشهاى شيعى و منابع شيعه بسيار دور است، و حتى به خاطرتلاشهاى مكرر براى ايراد به روايات وارده در مناقب على(ع) و آل او و تاييد دشمنان آنها،بارها از سوى علماى شيعه مورد انتقاد و نكوهش واقع شده، (36) علاوه بر آنكه اكثر رجالشناسان شيعه، ابن ميمون را موثق و روايات او را صحيح و مقبول مىانگارند (37) و ذهبى به تبعمحدثان اقدم سنى، از توثيق كامل او و حكم به اينكه روايات وى صد در صد صحيح است، ابادارد. (38) از مجموع آنچه گفتيم، مىتوان دريافت كه اگر هم فرض كنيم رجال شناسان شيعه،براى هر چه بيشتر منسوب كردن عبدالله بن ميمون به خويش، از رابطه او با اسماعيليانسخنى نگفتهاند و اين موضوع را با تقدس اين مرد در ميان خود و اهميتى كه به وىمىدهند، منافى انگاشته، و بدين دليل، از ذكر آن پرهيز كردهاند، راوى شناسان اقدم سنىكه از تاييد مطلق ابن ميمون خوددارى كردهاند، هيچ دليلى بر مسكوت گذاشتن اين قضيهنداشتهاند; و بلكه به دليل اهميت ابن ميمون در ميان مخالفان مذهبى خويش (شيعيان)،براى طرح و عرضه آن ماجراها كه هر يك نقطه ضعفى قوى براى او بوده، انگيزهاى قوىداشتهاند. و همين كه آنان نيز مانند شيعيان، به چنين نسبتهايى نپرداختهاند، حاكى ازنادرستى اين نسبتهاست.