گرداگرد, يک شمع، يک جمع (تا به بَرآمد, اميد) - نه، خورشید نخواهد هرگز پریشید (مجموعه شعر) جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جستجو بر اساس ... همه عنوان پدیدآور موضوع یادداشت تمام متن
اصطلاحنامه مجموعه ها مرورالفبایی لغت نامه دهخدا
➟
جستجو در لغت نامه
بیشتر
کتابخانه شخصی پرسش از کتابدار ارسال منبع

نه، خورشید نخواهد هرگز پریشید (مجموعه شعر) - جلد 3

یدالله کریمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
میخواهم بخوانم
درحال خواندن
خوانده شده
ارسال به دوستان

آدرس پست الکترونیک گیرنده :

آدرس پست الکترونیک فرستنده :

نام و نام خانوارگی فرستنده :

پیغام برای گیرنده ( حداکثر 250 حرف ) :

کد امنیتی را وارد نمایید

ارسال
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
➟
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات

در وزش, جدايى ها (با شاپور) تشنگى و سرابى نابينا گوش هايش آواز, "بِرنو" با درخت چه (نااميدانه) هرگز ( با آن شمع ها و آواها) فهمش براى دوست داشتن گرداگرد, يک شمع، يک جمع (تا به بَرآمد, اميد) اين جام (با مهدى اخوان ثالث) بَس آينه (غروب, زيبايى) در جستجوى, شاخه از دوراهى ها (براى ماندن ها و رفتن ها) درک, سپيدى همه سويانه سبز دو عزيز

توضیحات
افزودن یادداشت جدید














گرداگرد, يک شمع، يک جمع (تا به بَرآمد, اميد)



در سرمايى

به بزرگى, يک زمستان،

گرمى, خُرد, يک شمع

دلگرمى ست ......

تا به
لبخند, خورشيد.

از رهگذر, شمع

مى روند

انسان هاى دانش

انسان هاى پويش.


انسان هايى از خميرهء خورشيد

در اين آنات, سخت, زمستانى.




اشتاين باخ 07.02.1998




/ 20