درک, سپيدى اشک هاى اوبرف بود.او غم را به سپيدى مى گريد.مى باريدکه تا همه زشتى هاى زمين را خيمه اى باشد.او چون مادرى مى باريد.بَدْ فرزندان, زمين را درککىبرف را خواهد بود؟ او خود برف بود. فرانکفورت 10.02.1999