اصلدانه اي مي كاري از بهر ثمرآرزويت باشد از آن يك گوهر گر گوهر آيد نصيبت در مرادخواستت افزون شود از روزگار گفتمت يكباره با تو اين سخنتا گرفتارت نسازد اهرمن گوهر ذاتت بود در اصل خويشسيقلش مي بايد اين گوهر ز خويش