در حرمين شريفين - سفرهای حج، زبان گویای اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سفرهای حج، زبان گویای اسلام - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در حرمين شريفين

از جده به مكّه معظمه رفتيم و مناسك حج را انجام داديم. پس از انجام مراسم حج به مدينه آمديم. مرحوم آيت الله سيد محمد بهبهانى و مرحوم آيت الله فيض هم كه به حج آمده بودند، در مدينه بودند. جمعى از علماى بزرگ هم بودند. من چون خسته بودم، به شهردار مدينه به نام سيد مصطفى عطّار گفتم: «چون ويزاى عراق دارم، براى من بليطى تهيه كنيد تا با هواپيما به عراق بروم; زيرا ديگر نمى توانم با اتومبيل برگردم». شهردار گفت: بليت نيست. دو سه روز پى در پى رفتيم و گفتند بليت نيست.

در آن موقع ساعتچى هم مجلسى به مناسبت شب مباهله ـ 24 ذيحجه ـ تشكيل داده بود. مجلس در محل وسيعى بود كه دور آن را سيم كشى كرده و بلند گو هم گذاشته بودند. بيشتر حجاج ايران و علما هم حضور داشتند. مأمورين دولت سعودى در مدينه هم خيلى توجه به آن مجلس داشتند.

چون شب مباهله بود، در منبر گفتم: «مباهله براى اين بود كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) درباره نصاراى نجران نفرين كند و آنها هم درباره پيغمبر(صلى الله عليه وآله) ، تا عذاب الهى بر آنكه دروغگوست نازل شود» بعد آيه: } ...فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنْ الْعِلْمِ...{ را خواندم و گفتم كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله)على(عليه السلام) و فاطمه زهرا(عليها السلام) و حسنين(عليهما السلام) را همراه برد، سپس افزودم: «هركس هر كارى دارد، مى خواهد آن را بهوسيله متخصص ترين افراد انجام دهد; مثلاً اگر مريض دارد، مى خواهد طبيبش بهترين طبيب باشد و چنانچه مى خواهد ساختمان درست كند، مى گويد بهترين مهندس باشد. در آنجا هم پيغمبر مى خواست دعا كند. دعا نه پول مى خواهد، نه مال و نه علم طبابت و نه مهندسى. دعا در پيشگاه الهى، صفاى قلب مى خواهد. قسم به خداى عالم اگر پيغمبر در بين مردها دلى از دل على(عليه السلام)پاكتر سراغ داشت، او را براى دعا مى برد. اگر در بين تمام زنها دلى پاكتر از دل فاطمه(عليها السلام)سراغ داشت، او را براى دعا مى برد و در بين بچه ها اگر دلى پاكتر از دل حسنين(عليهما السلام) در نظر داشت، آنها را مى برد. اينكه از ميان همه اهل مدينه اين چهار نفر را انتخاب نمود، خود دليل بر اهميت اهل بيت از نظر ايمان و صفاى دل است...».

در پاى منبر سنى هاى مدينه هم بودند. بعضى فارسى مى دانستند و بعضى هم مترجم داشتند. به هر ترتيب منبر آن شب تمام شد و من گفتم فردا شب توضيح بيشترى خواهم داد. بعد، از منبر آمدم پايين و به منزل رفتم. نيم ساعت بعد سيد مصطفى شهردار خبر داد كه فردا صبح طيّاره حاضر است و بايد پرواز كنيد! در واقع ما را از مدينه اخراج كردند، چون فكر مى كردند كه اين مباحث ممكن است اثر خاصى در بين مردم بگذارد. اين سفر جمعاً 56 روز به طول انجاميد.

/ 12