ج) وجه اقتدارى سنت - سنت و تجدد، دو الگوی معرفت شناختی در تحلیل دانش سیاسی مسلمنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سنت و تجدد، دو الگوی معرفت شناختی در تحلیل دانش سیاسی مسلمنان - نسخه متنی

داود فیرحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج) وجه اقتدارى سنت

اقتدارگرايى يكى از ويژگيهاى بارز سنت و دانش سياسى دوره ميانه است كه خود، مبتنى بر فهم خاصى از «انسان نابسنده‏» به مثابه پيش‏فرض فلسفى در بناى چنان دانشى است. روش‏شناسى سنتى با تكيه بر مقدمات معرفتى اين سنت، كاركرد دوگانه‏اى پيدا مى‏كند كه انتقال وجه اقتدارى دانش دوره ميانه به نصوص دين و از آن طريق به زندگى و فهم و تجربه امروز از دين، از نتايج روش‏شناختى آن است.

روش‏شناسى سنتى بنا به ماهيت‏خاصى كه دارد، به ضرورت، فهمى از نصوص دين را برمى‏تابد كه چهره عمومى آن، توجيه اقتدار است و تمايل دارد ديگر نصوص اسلامى را كه خارج از منطق بازسازى شده آن قرار دارد، و بر جنبه‏هاى فردى و مسئوليت مدنى انسان تاكيد مى‏كند، به حاشيه رانده، به فراموشى بسپارد. (35) اين واقعيت، تاريخ انديشه سياسى اسلام را به صورت ظهور شمارى از آموزگاران مهم در آورده كه همواره كوشيده‏اند ديگران را به سوى روشنايى‏اى هدايت كنند كه آنان در گذشته كشف كرده‏اند. ولى آنچه روش‏شناسى سنتى مورد غفلت قرار داده، طبيعت تاريخى آموزه‏هاى اين معلمان است كه مانع از تصاحب تجربه‏هاى آنان به سود زمانه و موقعيت تاريخى و اكنون ماست.

بدين ترتيب، به نظر مى‏رسد كه روش‏شناسى سنتى نيز در قياس با نصوص دين، همانند تحليل‏هاى شرق‏شناسانه از سنت، مفهومى ايدئولوژيك است و با تصلبى كه در مبانى استنباط مسائل خود دارد، منجر به امتناع هرگونه پرسش از ماهيت‏سنت و دانش سياسى در دوره ميانه مى‏شود. در اين وضعيت، روش سنتى نه‏تنها نسبت‏به بسيارى از جنبه‏هاى «سنت‏» آگاهى درستى پيدا نمى‏كند، بلكه از بنياد با طرح اين گونه پرسشها ناسازگار بوده، در برابر آنها موضع ايدئولوژيك مى‏گيرد. در چنين شرايطى، اين پرسش روش‏شناختى همچنان باقى است كه آيا مى‏توان نصوص دينى را خارج از فرهنگ و نظام گفتارى دوره ميانه، فهم و تفسير نمود؟

/ 13