بیشترلیست موضوعات تهاجم فرهنگي و گفتگوي تمدنها فرهنگ تهاجم فرهنگي ويژگيهاي مشترك فرهنگ و تمدن ابزار گفتوگوي تمدنها پيشينه تهاجم فرهنگي و رويارويي تمدنها تفاهم فرهنگها نقطه عطف گفتوگوي تمدني نتيجهگيري توضیحاتافزودن یادداشت جدید
بسياري از صاحبنظران عدم درك عميق فرهنگها، ساختارها و روندها و نتايج فرهنگي و تمدني را بزرگترين خطر دنياي كنوني و آينده ميدانند كه انگيزنده جنگهاي تمدني بسياري است. سابقه سوء تهاجم فرهنگي در طول تاريخ همواره زمينه رويارويي تمدنها را فراهم نموده است و مصاديق و شواهد تاريخي بر اين امر دلالت دارد. لذا براي تبيين اين نقش مخرب تهاجم فرهنگي طرح يك بحث تاريخي، لازم به نظر ميرسد. سوء استفاده از فكر و فرهنگ در طول تاريخ بشر سابقه طولاني دارد و قدرتهاي ضد مردمي از هر وسيلهاي براي تسلط قدرت خويش بر جامعه بشري بهرهمند شدهاند و همواره در جوار زور و زر توانستهاند فكر و فرهنگ را براي تحكيم و توسعه سلطه خويش وسيله قرار دهند. در صدر اسلام و در دوران خلافت حضرت علي(ع)، معاويه نه تنها نظاميان را از منطقه شام به منطقه تحت حاكميت امام گسيل ميداشت و نه تنها از كيسههاي زر براي تهاجم اقتصادي عليه امام استفاده ميكرد بلكه از افراد اهل فكر و انديشه نيز سود ميبرد تا روايتها و آيات قرآني را عليه امام تفسير و تأويل نمايند و به جعل حديث و روايت بپردازند و با بهرهگيري از محراب و منبر و موعظه افكار عمومي را در جهت خواست خود شكل دهند به گونهاي كه از شخصيت علي(ع) و اصول و ارزشهاي معنوي مورد حمايت او تصويري وارونه و نادرست بسازند. سعي بر اين بود كه حكومت علي(ع) قبل از آنكه از حيث سياسي و اقتصادي و نظامي شكست بخورد از حيث فرهنگي، آسيب ديده و سقوط كند. ساير ائمه معصوم چون امام حسن(ع) و امام حسين(ع) نيز يك بار با تهاجمات نظامي و يك بار نيز با تهاجمات فكري و عقيدتي و فقهي و فرهنگي مورد هجوم قرار گرفتند. بنابراين تهاجم فرهنگي موضوع تازهاي نيست و در گذشته وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد و هر چه از گذشته به زمان حال نزديك ميشويم ابزارها و شيوههاي فرهنگي مورد استفاده در اين تهاجم، كارايي بيشتر و وسيعتري پيدا ميكنند. در قرون جديد استعمار گروههاي تبشيري و ميسيونري به طور رسمي به كشورهاي آفريقايي و آسيايي رهسپار ميشدند. در بسياري از كتب ديني و سياسي و اجتماعي منتشر شده در سالهاي قبل از انقلاب موضوع تهاجمفرهنگي غرب عليه موجوديت و هويت ديني جوامع اسلامي با شدت تمام به عنوان يكي از معضلات و حتي مهمترين معضل دنياي اسلام مطرح شده است.«مسألهي تهاجم فرهنگي كه ما بارها روي آن تأكيد كرديم، يك واقعيت روشني است كه با انكار آن نميتوانيم اصل تهاجم را از بين ببريم. تهاجم فرهنگي وجود دارد. اگر ما آن را انكار كرديم به مصداق اين فرمودهي اميرالمؤمنين صدايي را ميشنويم كه: "وَ مَنْ نامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ" تو اگر در سنگر به خواب بروي معنايش اين نيست كه دشمن هم در سنگر مقابل به خواب رفته است و لذا تو كه به خواب رفتهاي سعي كن خودت را بيدار كني.»6