قیام 19 دی به روایت اسناد و خاطرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قیام 19 دی به روایت اسناد و خاطرات - نسخه متنی

علی شیرخانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مطالبي كه در سطور فوق نقل شد حكايت از آن دارد كه طلاب و مردم قصد درگيري با نيروهاي رژيم را نداشتند. هدف از رفتن به بيوت آقايان علما، اظهار تنفر از عمل رژيم بود. ولي دستگاه‏هاي امنيتي رژيم پيش‏بيني درگيري را مي‏كردند و خود را هر چه بيشتر آماده رويارويي با طلاب مي‏كردند. معيني رييس ساواك قم در اين‏باره به اداره سوم ساواك چنين گزارش مي‏دهد:

«شوراي هماهنگي در دفتر كار رياست سازمان تشكيل و موارد زير اتخاذ تصميم گرديد:

1ـ از نظر تقويت نيروهاي انتظامي در صورت لزوم از هنگ ژاندارمري قم، افراد كمكي خواسته شود.

2ـ از نظر فرونشاندن تظاهرات آشوبگران، افراد كمكي از شهرباني كشور شاهنشاهي درخواست شود.

3ـ از نظر ساكت كردن متظاهرين، به آيات تذكر داده شود كه به نحو مقتضي تظاهركنندگان را از انجام عمليات خرابكارانه منع نمايد.»44

در گزارش خيلي محرمانه‏اي كه ساواك در قالب بولتن تهيه كرد و در بخش «اقدامات انجام شده» امروز(19/10/56) آمده بود:

«به محض شروع تظاهرات، هنگ ژاندارمري قم به صورت آماده‏باش درآمده و يك دسته از گروهان تأمين پاسداري به اضافه يك گروه ديگر به سرپرستي 3 نفر افسر به شهرباني اعزام، كه پس از متفرق شدن تظاهركنندگان به هنگ مراجعت نموده‏اند.»45

گزارشگر ساواك چگونگي تظاهرات طلاب پس از سخنراني آقاي نوري و درگيري نيروها با آنان را چنين شرح مي‏دهد:

«طلاب از منزل نوري كه خارج شدند نزديك چهار راه ارم(چهار راه بيمارستان) يكي از افسران شهرباني به طلاب اخطار كرد كه متفرق شوند و راه عبور اتومبيل‏ها را باز كنند. وي ضمنا گفت بستن راه شرعا و اخلاقا صحيح نيست. در اين وقت طلاب شروع به شكستن شيشه‏هاي بانك صادرات و حزب رستاخير كرده و به طرف مأمورين حمله كردند. من كاملاً مراقب اوضاع و احوال بودم. عده‏اي از طلاب در جلو جمعيت مشغول زد و خورد بودند و عده‏اي هم در حدود دويست نفر در مدرسه حجتيه آمدند كه از اين عده حدود صد نفر آنها مشغول كندن آجر از زمين شدند و 50 نفر مأمور بودند كه آجرهاي كنده شده را بشكنند و بقيه مأمور بودند كه آجرهاي شكسته شده و چوب و آهن را از مدرسه حجتيه به دست عده‏اي كه مشغول جنگ بودند برسانند.»46

گزارشگر ديگر ساواك درگيري پليس با طلاب و مردم را به بيان ديگر بازگو مي‏كند: «پس از سخنراني نوري مردم از منزل وي بيرون آمده و در خيابان شروع به راه‏پيمايي كردند نزديك چهار راه ارم(چهار راه بيمارستان) كه رسيدند چند نفر شروع كردند به شكستن شيشه‏هاي بانك صادرات و حمله كردند به حزب رستاخيز و اتومبيل‏هايي كه جلو حزب پارك شده بود و اتومبيل پليس كه جلو كلانتري يك ايستاده بود و آنها را با سنگ و چوب شكستند، در اين وقت مأمورين به جعميت حمله كردند و مردم هم مقاومت كرده و با سنگ به مأمورين حمله كردند. مأمورين ناچار شدند كه تيراندازي كنند با اين كه مأمورين مرتب تيراندازي مي‏كردند ولي طلبه‏ها متفرق نمي‏شدند و همچنان شعار مي‏دادند و به طرف مدرسه‏خان مي‏آمدند. نزديك چهار راه مدرسه‏خان، ژاندارم‏ها رسيدند و با سنگ و چوب به طلبه‏ها حمله كردند. اينجا طلاب شعار مرگ بر خاندان پهلوي را شروع كرده و از داخل گذرخان به طرف محلات داخل شهر رفته. در اينجا من از جمعيت جدا شدم و بين من با جمعيت فاصله شد و مأمورين نمي‏گذاشتند كه به داخل گذرخان بروم.»47

/ 18