قیام 19 دی به روایت اسناد و خاطرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قیام 19 دی به روایت اسناد و خاطرات - نسخه متنی

علی شیرخانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بولتن محرمانه‏اي كه ساواك براي دفتر ويژه اطلاعات و كميته مشترك ضدخرابكاري مي‏فرستاد، ديدار طلاب علوم ديني را با آقاي شريعتمداري چنين آورده است:

«حدود 150 نفر به منزل آيت‏اللّه شريعتمداري رفته كه نامبرده از پذيرفتن آنها خودداري و بنا به تقاضاي وي ماموران شهرباني اطراف منزل(وي) مستقر، و در نتيجه 60 نفر از آنان خارج و بقيه در حياط منزل باقي مي‏مانند. سرانجام مشاراليه با بلندگوي دستي خطاب به مجتمعين اظهار نموده: از اينكه به منزل من آمديد متشكرم و شما فكر مي‏كنيد كه ما ساكت نشسته‏ايم اما در اشتباه هستيد، ما اقدامات خود را مي‏كنيم ولي شما در منزل من آرام و ساكت هستيد و به محض اينكه از منزل من خارج شديد شعار مي‏دهيد، شلوغ مي‏كنيد، نظم شهر را به هم مي‏ريزيد و نتيجه اقدامات من را بر باد مي‏دهيد.13

يكي از شاهدان عيني، آمدن نيروهاي امنيتي رژيم به طرف منزل آقاي شريعتمداري را تاييد كرده و مي‏گويد طلاب جوان و با احساس با يكي از نيروهاي ساواكي برخورد فيزيكي نيز داشتند:

«ناگهان ديدم جمعيت، در اطراف منزل آقاي شريعتمداري هجوم بردند و دور شخصي را كه مي‏گفتند ساواكي است احاطه كردند، طلبه‏ها بعد از اين كه بر ايشان مسلم شد كه ساواكي است او را به شدت به باد مشت و لگد گرفتند و هر كس از راه مي‏رسيد مشت و لگدي حواله او كرده، به گونه‏اي كه زير دست و پاي بچه‏ها افتاده بود ولي او از رو نمي‏رفت و همچنان ايستاده بود.14

گردانندگان مراسم تظاهرات روز هيجدهم ديماه، پس از پايان سخنراني آقاي شريعتمداري، برپايي مراسم بعدي را در بعدازظهر همان روز منزل آيت اللّه نجفي مرعشي تعيين مي‏نمايند. طلاب، ساعت 30/3 بعدازظهر در حسينيه ايشان تجمع مي‏كنند و آقاي نجفي ضمن اظهار تاسف و تأثر خود از نوشته توهين‏آميز روزنامه اطلاعات و ضمن اشاره به سوابق آشنايي خود با امام(ره) و رد اتهامات مقاله مي‏گويد:

«من در مدت عمرم اين مصيبت‏هايي كه در اين قرون اخير، عالم روحانيت ديد، و متأثريم، در عمر نديده بودم. الان در حدود هشتاد سالم هست. من خدا گواه هست كه من يك همچون مصايبي كه متوجه به روحانيت باشد هيچ ياد ندارم.... آنچه از دست من برمي‏آيد چند تا عريضه نوشتم به بعضي آقايان تهران، آقاي آيت‏اللّه خوانساري، آقاي آيت‏اللّه نوري و اكيدا خواستم كه مسؤولين اين انتشارات را بخواهيد و عتاب كنيد.15

طلاب معترض پس از پايان سخنراني آقاي مرعشي به طرف منزل آقاي سيد صادق روحاني مي‏روند، وي نيز با محكوم كردن اهانت روزنامه به امام(ره) و روحانيت خواستار هوشياري طلاب در اين زمينه مي‏گردد.16 آنگاه طلاب به طرف منزل آقاي شيخ مرتضي حائري مي‏روند، وي سخنراني كوتاهي براي طلاب مي‏نمايد، آنگاه حاضران جهت پيوستن به مردم و دانش‏آموزان در مسجد اعظم به آنجا مي‏روند. پس از نماز مغرب و عشاء شب نوزدهم دي‏ماه، بر اثر اصرار طلاب و مردم حاضر، آقاي حائري به طور ايستاده و در پاي منبر چند كلمه‏اي در ادامه صحبتهاي خود در منزل خويش مي‏پردازد و مي‏گويد:

«من از اهانت به حضرت آيت‏اللّه خميني ناراحتم و آن را از هر جهت تقبيح مي‏كنم و من به خاطر اين سخن نمي‏گويم كه مي‏ترسم مسجد اعظم را مانند فيضيه كنند.17 اگر بنا باشد صحبت كنم در جاي ديگر صحبت خواهم كرد.18

پس از پايان سخنراني، شعار«درود بر خميني» «مرگ بر اين حكومت يزيدي و پهلوي» شروع مي‏شود و تظاهركنندگان مسجد اعظم كه متشكل از طلاب و نيروهاي جوان دانشجو و دانش‏آموز بوده‏اند، با شعارهاي خود از مسجد خارج و با ماموران درگير مي‏شوند.19 حضور اقشار مختلف مردم در مسجد اعظم در شب نوزدهم دي‏ماه، مورد تاييد مامور و گزارشگر ساواك بود و مي‏نويسد:

«به محض اتمام سخنراني آقاي حائري شعار درود بر خميني‏ـ مرگ بر اين حكومت يزيدي، شروع شد و از مسجد به طرف خيابان موزه بيرون آمدند. جلو درب(در) مسجد ماموران آماده بودند. طلبه‏ها به محض مشاهده مامورين با دست به طرف آنها اشاره كرده و فرياد مي‏زدند مزدور برو گم‏شو. در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض حدود 100 عدد روزنامه اطلاعات را پاره كردند.20

/ 18