بیشترلیست موضوعات تمدن اسلامي سنت گرايي يا نوگرايي پيشگفتار 2ـ تحليلهاي مدرن از شرق 3ـ سلفيه گري در نزد اهل تسنن 4ـ زندگينامؤ كوتاهي از آيت اللّه محسن الامين 5ـ امام خميني، سنتگرايي، نوگرايي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
وي سه سال بعد، يعني در سال 1344 هجري قمري برابر با 1925 ميلادي پس از نگارش كتاب نخست، آرمانهاي خود را در كشور سعودي دنبال ميكند و دست به نوشتن كتابي به نام "الوهابيون والحجاز" ميزند و در وجود سعوديهاي وهابيگر كه در اين سال دو شهر مكه و مدينه را به تصرف درآورده و آنجا را به ويرانه تبديل نمودند خليفؤ ايدهآل خود را در شخص ملك ابن سعود مييابد و به تفسير جنبههايي از خلافت اسلامي ميپردازد. او ديدگاههايي را ارايه ميدهد كه نه تنها نمايانگر گرايش آشكارش بعنوان سخنگو و يكي از داعيان مسلك وهابيسم است، بلكه همان گونه كه PUINبدرستي بازشناخته است ويژگيهايي را در رابطه با وجهؤ اجتماعي و ارزيابي جهانبيني نسلهاي آيندؤ همكارانش يعني گروه طرفدارش در جنبش سلفيه10 روشن ميگرداند. از سوي ديگر بايستي روند پويايي جنبش سلفيه را در كشاكش ناسيوناليستي عرب و جنبشهاي نوين اسلامي جويا شد.11موارد مورد بحث رشيد رضا متكي به يكي از حساسترين موضوعات اختلاف شيعه و سني، يعني امر خلافت و ولايت است و در ديدگاه فلسفؤ سياسي تداومي را ميشناساند كه پيوسته در حال استمرار بوده است.هر آينه چنانچه نتيجؤ بررسيهاي ارائه شده در كتاب رشيد رضا با موقعيت و خواستهاي وهابيون كه از آثار ابن تيميه متاثرند، هماهنگ گردد، آشكار خواهد شد كه اين كتاب آن گونه كه بر آن بود تا برخوردار از ارزشي باشد كه براي بدست آوردن آن ميكوشيده است، نيست. يعني اينكه عقايد جهانبيني نوين و جامعهشناسي مذهبي برخاسته از فرقؤ وهابيون را به اثبات برساند، ناموفق بوده است. عقايدي كه از تغيير جبهؤ رشيد رضا از جانبداري اوليهاش از هاشميان، اشراف مكه، به سوي وهابيون بويژه سعوديها بدست ميآيد و ادعاي برقراري تفاهم همزيستي مسالمتآميز در بين ملتهاي مسلمان بويژه در مفهوم داعيؤ رهبري در تفاهم جهانياش با ناكامي روبرو گرديده است.12شايد اين دگرگوني سياسي رشيد رضا در اثر تشرف شريف حسين، حاكم مكه به شيعه توسط آيت اللّه محسن الامين(1371 ـ 1284 هجري قمري برابر با 1952 ـ 1867 ميلادي)13 بوده باشد. البته ملاحظات اپورتونيستي سياسي بيشتر بخاطر تمركز قدرت و يا بهرهگيري از تمركز قدرت همانند رفتار رشيد رضا ردپايي بس عميق د رتاريخ سياسي اسلام دارد. ميتوان به سياست ناصر خليفؤ عباسي (خلافت 622 ـ 575 هجري قمري برابر با 1225ـ 1179ميلادي) اشاره كرد كه صرفنظر از گرايش و وابسته بودنش به مذاهب رسمي اهل تسنن خود به روايت و نگارش كتب حديث مبادرت ورزيد و به تمام عالم اسلامي احكامي مبني بر پيروي از آن صادر كرد. وي حتي براي مصلحت سياسي خلافتش و "تكميل برنامؤ مردم فريبي" خود را به شيعه متمايل نشان داده بود.14