تمدن اسلامی، سنت گرایی یا نوگرایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تمدن اسلامی، سنت گرایی یا نوگرایی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

واكنش‏هاي ناسيوناليسم و تجدد گرايي واپس‏نگر نزد اهل تسنن موجب دگرگوني انديشه‏هاي فلسفي سياسي شيعه گرديد كه از امر پيوستؤ اموي‏ايسم تا وهابي‏ايسم با برخوردي انتقادي با پديده‏هاي آن تا به امروز سخن به ميان مي‏آورد.15

با بيان اين نكته آن اختلاف مذهبي سياسي‏اي را به گفتگو كشانديم كه از زمان پيدايش اسلام بعنوان يك قدرت در منطقه تحت لواي خلافت و ولايت وجود داشته است. در اين جا نياز آن را نمي‏يابيم تا پيدايش تمام تاريخ پيش داوري‏هاي موجود را دوباره نويسي نماييم.16 اما براي آنكه شكاف انديشه‏هاي سياسي بين اهل تسنن و وهابيون از يك سو و شيعه از سوي ديگر را تبيين كنيم، به قطع روابط دولت ايران و عربستان سعودي در سال 1344 هجري قمري برابر با 26 ـ1925 ميلادي اشاره‏اي گذرا مي‏كنيم كه از سوي ايران به نشان اعتراض در برابر ويران كردن اماكن مقدس در مكه و مدينه و عراق كه از سال 17 ـ 1216 هجري قمري برابر با 1801 ميلادي به وقوع پيوسته بود، صورت گرفت. در پي اين وقايع مراسم حج تا سال 1346 هجري قمري برابر با 1927 ميلادي از سوي ايران قدغن اعلام گرديد. پس از گذشت چهار سال يعني در سال 1348 هجري قمري برابر با 30 ـ 1929 ميلادي روابط رو به عادي شدن گذاشت.17 بار ديگر در سال 79 ـ 1378 هجري قمري برابر با 1960 ميلادي، يعني سي سال ديرتر دولت سعودي اين گونه فهماند كه اختلاف موجود بين شيعه و سني از بين رفتني نيست.18 آن چه كه در اين مورد شايان ذكر است اين است كه گويا كشور عربستان سعودي بواسطؤ برخي ملاحظات سياسي از كشور پاكستان كه تحت نفوذ معنوي و مالي وهابيت سعودي قرار دارد خواسته است تا از بكارگيري واژؤ "وهابيون" و "وهابيت" در رسانه‏هاي گروهي خود جلوگيري بعمل آورد. ادعاي درگيري سياسي بين عربستان و ايران جديداً هم در سال 1402هجري قمري برابر با 1982 ميلادي در سفر حج ايرانيان مورد تاييد قرار گرفت.19درست در برخورد با اين شيوؤ سياست خارجي كشور عربستان سعودي بحث وهابيت و وهابيون با ادعاي زعامت مسلمين مي‏تواند از ديدگاه تاريخ سياسي حتي در سطح روابط بين‏الملل از نو مورد توجه و ارزيابي قرار گيرد.

همان گونه كه بيان شد با افزايش گرايش به وهابيت نزد برخي از ناسيوناليست‏هاي عرب از جمله رشيد رضا، آيت اللّه الامين دوست سابق او كتاب "كشف الارتياب في اتباع محمد بن عبدالوهاب" 20را نوشت.21 وي با نگارش اين كتاب در پي اين نبود تا تنها رفتار نا متعادل سياسي و بي‏ثبات مذهبي رشيد رضا را به نقد كشد؛ بلكه هم چنين كوشش داشت پيدايش وهابيت و ايدئولوژي به اصطلاح جهان‏نگري مذهبي پوچ آن را كه ادعا مي‏نمود، از ديدگاه خود بعنوان رهبري شيعه برپايؤ ماخذ سني ريشه‏اي و بنيادين جواب گويد. درست در همين سالها بود كه رشيد رضا در پي بدست آوردن خليفه‏اي جديد براي خود و امت مسلمان در دامن آل سعود مي‏افتد و كتاب "الوهابيون والحجاز" خود را در دفاع از آنان و نقد شيعه به اهل تسنن عرضه مي‏دارد. 22رشيد رضا گذشته از اين از تمام نيروهاي اسلامي در اين زمان مي‏خواهد كه به فكر احياي خلافت بيفتد. 23 اما از آن جا كه نظر او بيشتر متوجه كشور عربستان سعودي بود و سعي داشت تا با تمام توان خاندان آل سعود را براي خلافت امور مسلمين جهت بيعت مهيا گرداند با شكست روبرو شد و از آن زمان ديگر خلافت اسلامي در جماعت اهل تسنن پايان گرفت. البته در اين امر عدم توافق تمام اعضاي مجمع عالم اسلامي براي تشكيل خلافت كه در نظر داشت "يكي از پادشاهان موجود در ممالك اسلامي اهل تسنن را به خلافت برگزيند"24، دخالت داشته است. به هرجهت در نهايت، ديدگاه تاريخي ناسيوناليستي رشيد رضا از سوي پژوهشگران افكار وي اين‏گونه ارزيابي شده است:

/ 18