بیشترلیست موضوعات تلاشهاى سياسى و اجتماعى شهيد آقا مصطفى خمينى مبانى مبارزه سياسى و اجتماعى آقا مصطفى اصول انديشه هاى سياسى و اجتماعى آقا مصطفى خمينى اولويتهاى مبارزاتى سامان دارى سياسى آگاهى به زمان آقامصطفى و روشهاى مبارزه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
1 . دعوت به مبارزه با زبان و قلم: او مهم ترين روش براى آگاه كردن مردم از شرايط جارى كشور سخنرانى نشراعلاميه و پيوندهاى آگاهى بخش مى دانست. در قم و نجف باطلاب و دانشجويان نشستهاى فراوان داشت و پيام انقلاب را به داخل و خارج ايران مى رساند.(در نجف… اعلاميه هاى امام را با وسائلى به ايران و كشورهاى خارجى مى رسانيد.)64آقا مصطفى خمينى افرادى را از داخل عراق براى كارهاى مربوط به انقلاب به ايران روانه مى كرد و نمى گذاشت چرخ مبارزه از گردش باز ايستد و فضاى كشور در اختيار دشمن قرار گيرد.65پيوند با افرادى كه در پيوند با نهضت از راههاى دور و نزديك به ديدار امام مى آمدند به عهده آن جناب بود. او از مهمانان پذيرايى و مسائل ايشان را با امام در ميان مى نهاد. رفتار پسنديده او با مبارزان شوق ادامه كار و اميد به پيروزى را در دل آنان شعله ورتر مى كرد.66آقا مصطفى خمينى براى روشن كردن ديگر مردم مسلمان و پيوند با مبارزان و نهضتهاى آزادى بخش به ديگر سرزمينها نيز سفر مى كرد. موسم حج و سرپرستى بعثه امام موقعيت مناسبى براى تبليغ بود. او در زيارتهاى عمره و يا حج با افراد ديدار مى كرد و ايرانيان را درجريان نهضت مى گذاشت. ساواك كه همچون سايه به دنبال ايشان بود با مقامات عربستان هماهنگى كرد كه فعاليتهاى ايشان كنترل گردد و در يك اقدام در صدد برآمد ايشان را در موسم حج ترور كند كه با هوشيارى بهنگام مساله خنثى شد.67ايشان در اين ارتباط به كشورهاى لبنان و سوريه نيز سفر مى كرد.682 . مبارزه منفى: ايشان مبارزه منفى را از روشهاى ديرپاى پيامبران و اسلام مى داند كه براى پيش بُرد هدف و احياى امر به معروف و نهى از منكر سفارش شده است و امامان پيروان خود را به استفاده از مقاومت مسالمت آميز تشويق كرده اند.او عناوينى چون (حرام بودن كمك به ستمكاران) و (نپذيرفتن ولايت از جانب زمامداران ستم پيشه) را شيوه اى مبارزه و نافرمانى از قانونهاى حاكم مى شمرد كه ائمه(ع) براى از بين بردن رژيمهاى ستمكار به كار گرفته اند و مردم مى بايست با زمامداران بدكار همكارى نكنند تا جايگاه آنان درجامعه لرزان شود و زمينه فرو افتادن آنان از سرير قدرت فراهم آيد:والذى يظهرلى فى الامر الرابع هو ان قضية المنع الاكيد من الدخول فى الولايات والمناصب ومن الاعانه و نحوها… تمايلهم الى ابطال هذه الدولة و بعث الملة الاسلاميه الى تشكيل السلطنة الحقه واليه يشير الى ما فى بعض الاخبار و قد مضى الى مفادها اغراء المسلمين الى السياسة الخاصة المصطلحة عليها بالسياسة المنفية.در امر چهارم برايم روشن شد: بازدارندگى شديد ائمه از پذيرش مقام و ولايت از سوى ستمكاران و كمك به آنان بدان جهت بود كه: با اين كار سازمان آنان را لرزان سازند و امت اسلامى را براى تشكيل حكومت حقيقى برانگيزانند. برخى اخبار به اين مساله دلالت دارد. مفهوم آن خبرها توجه مسلمانان به سياست ويژه اى است كه امروز به (مبارزه منفى) نامبردار است.در شرح آن افزوده است: مردم از آن رو از همكارى ستمكاران باز داشته شده اند تا دشواريها افزون شود و بدون اين كه خونى ريخته شود و آبرويى از ميان برود انقلاب پديد آيد و مردم عليه دولت مورد نظر قيام كنند همان گونه كه استفاده از اين روش درميان جامعه هاى مترقى جهان ديده مى شود.70