بیشترلیست موضوعات تلاشهاى سياسى و اجتماعى شهيد آقا مصطفى خمينى مبانى مبارزه سياسى و اجتماعى آقا مصطفى اصول انديشه هاى سياسى و اجتماعى آقا مصطفى خمينى اولويتهاى مبارزاتى سامان دارى سياسى آگاهى به زمان آقامصطفى و روشهاى مبارزه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
در آن دوران ماركسيستها داعيه رهايى زحمت كشان و رسيدن به جامعه بى طبقه داشتند و اين شعار را در هر سو پراكنده بودند كه: مبارزه در راه آزادى و شكست استعمار غرب جز با ايدئولوژى و ابزار شرق ممكن نيست و همه راههاى مبارزه با شاه جز اين راه به شكست خواهد انجاميد. احزاب كمونيست در كشورهاى اسلامى از جمله ايران و عراق تبليغات گسترده اى را در بين جوانان به راه انداخته و سازمان دهى كرده بودند و بسيارى از جوانان و افراد تحصيل كرده را به خود جذب نموده بودند. كمونيست هاى ايرانى هر چند الحاد و دين زدايى در سرلوحه برنامه هايشان قرار داشت ولى در ظاهر براى اين كه بتوانند از مردم مسلمان و روحانيان سود برند راه نفاق پيش گرفتند و دست همكارى به سوى نيروهاى مبارز مسلمان دراز كردند. در اين ارتباط يكى از مبلغان ماركسيست كه در آن روزگار در راديو بغداد عليه رژيم برنامه داشته در سفرى به نجف نزد حاج سيد مصطفى مى رود و پيشنهاد مى كند امام راجع به گروههاى چپ پيام بدهد و مردم را به همكارى با آنان فراخواند آن شهيد در پاسخ مى گويد:(اين چه حرفى است كه شما مى زنيد! مثل اين است كه گويى امام پيغام بدهند و مردم را دعوت كنند تا با دربار و رژيم طاغوتى يا ساواك رابطه پيدا كنند. ما چگونه مى توانيم با كمونيستها و ماركسيستها همكارى داشته باشيم؟ اگر يك نفر ماركسيست با يك نهضت اسلامى همكارى كند يا ناآگاهانه است و نهضت اسلامى را در نيافته يا اين كه به مكتب خودش خيانت مى كند يا اين كه قصد دارد به نهضت اسلامى خيانت كند.)31كنفدراسيون دانشجويان ايرانى در خارج از كشور تشكيلاتى بود مدعى مبارزه با رژيم شاه. اين گروه هر چند از نيروهاى اسلامى و ملى خالى نبود ولى گرايش رهبران آن به جناح چپ و دور شدن از خط فكرى اسلام و روحانيت سبب شد كه از واقعيتهاى جامعه ايران دور افتند و مبارزه مردم ايران با شاه را حركتى غيرمذهبى به هدف رسيدن به جامعه دموكراتيك از نوع شرقى آن بپندارند.اين جمعيت در اعلاميه هاى خود نقش مذهب را در مبارزه بسيار كم رنگ و كم مايه جلوه مى داد و قيام پانزده خرداد را گواه ناتوانى انديشه اسلامى در بسيج و سازماندهى توده ها به شمار مى آورد. سران اين گروه براى استفاده از توان مادى و معنوى مردم گاه و بى گاه با رهبران نهضت امام و آقا مصطفى تماس مى گرفته و با تكيه بر هدفهاى مشترك خواهان حمايت روحانيان از آنان مى گرديده اند.شهيد مصطفى خمينى با آگاهيهاى گسترده اى كه از مشى سياسى كنفدراسيون داشته درنامه اى به دانشجويان آنان را از فرو افتادن در دام انحراف و الحاد پرهيز داده و بدانان هشدار داده است: روش اين گروه كه مبارزه با شاه را بدون تكيه بر مذهب و روحانيت دنبال مى كند اشتباه است و مبارزه بدون همكارى مردم مسلمان راه به جايى نخواهد برد:(… آنچه كه نبايد مخفى باشد و لازم است دوستان مستحضر باشيد آن است كه با نداشتن مقالات دينى كه معلوم شود آقايان با دوستان همكارى و هدف مشترك اصيل داريد نمى توان انتظار استقبال فدائيان و مبارزان را داشت. با به كار نبردن رمزهاى اسلامى و با حذف برنامه هاى مذهبى دوستان عراقى و ايرانى نظر صحيح به هيچ يك از احزاب نمى توانند داشته باشند. اكثريت جمعيت ايران را مسلمين و معتقدين به مذهب تشكيل مى دهند در اين صورت از اين توده قريب به اتفاق صرف نظر جايز نيست. بايد بدانيد كه روحانيت ريشه عميق در قلوب مردم ايران دوانده اند… و جلب روحانيت به مجرد آن كه آقايان با حكومت ايران مخالف [هستند] ممكن نيست. هنوز ملت ايران به احزاب نظر خوشى ندارند و به اين دسته هاى كم جمعيت اعتنا نمى كنند و اين بى دليل نيست….سعى كنيد به اين برنامه عمل كنيد تا ما هم… جايز بدانيم كمك و رعايت شما را. بدانيد كه در اين صورت از بذل مال وجان دوستان ما كوتاهى ندارند و ملت هم خوشنود از شما خواهد شد.)32گروه ديگرى كه آن ديدبان بيدار انديشه از نزديك شدنشان احساس خطر مى كرد ليبرالها و گروههاى ناخالص اسلامى بود. اينان كه داعيه اسلام مترقى و مبارز را در سر مى پروراندند با آن بخش از گفته هاى سياسى امام كه در پيوند مبارزه با رژيم شاه بود همراه بودند ولى اصل مهم و بنيادينى چون حكومت اسلامى و ولايت فقيه را كه امام آن روزها در نجف تدريس مى كرد برنتابيدند و آن را مخالف آزادى به شيوه اى كه خود باور داشتند پنداشتند و آن را درخور طرح در جهان امروز ندانستند.ييكى از فرومايگان وابسته به اين جناح در پاسخ اين پرسش كه چرا بحثهاى حكومت اسلامى و ولايت فقيه از ديدگاه امام را در نشريه هاى خود مطرح نمى كنيد مى گويد: