در حسرت بر عمر گذشته بناى و نى همه عمرم گذشت و ميگفتم به آه و ناله كنون دل نهاده ام چكنم به آه و ناله كنون دل نهاده ام چكنم دريغ عمر و جوانى كه ميرود بر باد قضا قضاى خدايست هرچه بادا باد قضا قضاى خدايست هرچه بادا باد