بیشترلیست موضوعات نظارت و بازرسىدر اسلام نظارت در مديريت تعريف «نظارت» فرايند نظارت اقدامات اصلاحى ويژگى هاى نظارت مؤثر نظارت; سنّت ثابت الهى هدف از نظارت الهى ارزيابى و سنجش اعمال مراحل نظارت و ارزيابى مرحله دوم. تعيين الگوهاى مطلوب مرحله سوم. جمع آورى اطلاعات (طراحى شبكه اطلاعاتى) مرحله چهارم: ارزيابى اطلاعات و نتيجه گيرى نكاتى درباره نظارت و ارزيابى الهى 1ـ دقت در نظارت 2ـ عموميت نظارت و ارزيابى 3ـ ارزيابى خدا از سر اطلاع نتيجه نظارت در مديريت اسلامى نظارت بر اطرافيان سيره پيامبر گرامى(ص) سيره حضرت امير مؤمنان على(ع) نتيجه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
توجه حضرت على(ع) به نقاط قوت و ضعف: روشن است كه ناظر نبايد فقط بر نقاط ضعف افراد تأكيد ورزد، اما برخى چنين مى پندارند كه در نظارت و بازرسى، بايد صرفاً به دنبال يافتن نقاط ضعف عملكرد افراد بوده، در حالى كه در يك نظام موفق و سالم نظارت و بازرسى، بايد نقاط قوّت و نقاط ضعف افراد، در كنار يكديگر، مورد توجه و دقت قرار گيرد و از توجه صرف به نقاط ضعف افراد پرهيز شود; چرا كه توجه صرف به نقاط ضعف كاركنان سازمان، آن ها را نسبت به نظارت بدبين مى كند و موجب ايجاد روحيه مقاومت در برابر نظارت و بازرسى خواهد شد، همچنان كه در بيش تر سازمان ها چنين حالتى وجود دارد و افراد سازمان گمان مى كنند در نظارت و بازرسى، تنها به نقاط ضعف آن ها توجه مى شود و ناظران و بازرسان فقط كاستى ها و نقاط ضعف آن ها را ثبت مى كنند و به دليل چنين نگرشى به نظارت، معمولاً افراد سازمان در مقابل نظارت و بازرسى مقاومت مى كنند و از آن دلِ خوشى ندارند. حضرت اميرالمؤمنين على(ع) به اين مسأله نيز توجه داشته اند و در عهدنامه مالك اشتر، اين مسأله را به او گوشزد كرده و به مالك اشتر دستور داده اند كه عملكرد زيردستان خود را زير نظر داشته و ناظرانى براى بررسى اعمال و رفتار آنان داشته باشى و در اين نظارت و بازرسى، هم نقاط قوّت عملكرد آن ها را مورد توجه قرار ده و هم نقاط ضعف و منفى را. آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالك اشتر، چنين مى فرمايد: «فراموش مكن كه بايد بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امين و حقگوى ـ كه در ميان مردم به اين صفت شناخته شده اند ـ بگمارى تا زحمات و تلاش آنان را براى تو ثبت كنند و آنان مطمئن باشند كه زحمات و تلاش هاى آنان را مى دانى.»( ) حضرت در اين بخش از نامه اولاً، تأكيد دوباره مى كنند كه بايد بازرسان و ناظران مخفى براى مراقبت و بررسى عملكرد كاركنان داشته باشى. ثانياً، دستور مى دهند كه به نقاط قوت و مثبت كاركنان و تلاش ها و فداكارى هاى آنان توجه داشته باشد تا آنان بدانند كه تلاش آنان دور از چشم مافوق خود نيست و لذا، به اين تلاش ها ادامه دهند و دلگرم تر شوند.در بخش ديگرى از اين نامه، توجه مالك اشتر را به نقاط ضعف و خيانت ها و انحراف هاى احتمالى كاركنان معطوف داشته و چنين فرموده اند: «اطرافيان خود را تحت نظر بگير; اگر يكى از آن ها دست به خيانت زد و بازرسان تو همگى چنين گزارش دادند، به همين مقدار از شهادت و گواهى قناعت كن و او را زير تازيانه كيفر بگير...»( )وجود بازرسان متعدد: از اين قسمت از نامه مالك اشتر ـ كه ذكر شد ـ نكته ديگرى را نيز مى توان استنباط كرد و آن اين كه در نظارت و بازرسى، نبايد به وجود يك بازرس و ناظر اكتفا شود، بلكه بايد بازرسان و ناظران متعددى وجود داشته باشد; زيرا حضرت فرمود: «اگر يكى از آنان دست به خيانت زد و بازرسان تو همگى چنين گزارش دادند...» پس معلوم مى شود كه بايد بازرسان متعددى وجود داشته باشد و اين به آن دليل است كه اعتماد به گزارش يك بازرس صحيح نيست; زيرا احتمال خطا و اشتباه و غرضورزى شخصى وجود دارد.ويژگى ها و صفات بازرسان: با توجه به اهميت و حساسيت بالاىِ نظارت، بازرسان و ناظران بايد داراى ويژگى هاى الهى و انسانى باشند. به چند مورد از اين ويژگى ها اشاره مى شود:1 و 2ـ خداترسى و تواضع: در عهدنامه مالك اشتر آمده است: «براى رسيدگى و بررسى كارهاى مردم، افراد مطمئن را ـ كه خداترس و متواضع هستند ـ به كار بگمار»( )3 و 4ـ صداقت و وفادارى: حضرت على(ع) فرمود: «ناظرانى انتخاب كن و به كار بگمار كه صادق و وفادارند.»( )5 و 6ـ امانت و حقگويى: در جاى ديگرى، حضرت على(ع) مى فرمايد: «فراموش مكن كه بايد بر آنان، بازرسان مخفى ـ از كسانى كه در ميان مردم به امانت و حقگويى شناخته شده اند ـ بگمارى.»( )
نتيجه
نظارت و كنترل يكى از وظايف اصلى مديران در سازمان هاست و موفقيت برنامه هاى سازمان در گرو داشتن نظام دقيق نظارتى است. بدون وجود نظارت صحيح و بازرسى هاى لازم، فعاليت هاى سازمان موفق نبوده و به نتيجه نخواهد رسيد. مديران بدون داشتن نظارت كافى بر عملكرد كاركنان و اجراى برنامه ها، به اهداف و برنامه هاى از پيش تعيين شده خود دست نخواهند يافت.علاوه بر اين كه نظارت در مديريت امروز يكى از ضرورت هاى اساسى است، خداوند متعال نيز همواره بر اعمال و رفتار انسان ها دقيقاً نظارت دارد و عملكرد انسان را در مورد ارزيابى و سنجش عادلانه قرار مى دهد. اساساً نظارت و بازرسى يكى از سنّت هاى ثابت الهى است.پيامبر گرامى(ص) و حضرت على(ع) در زمانى كه حكومت و مديريت جامعه را برعهده داشتند، همواره بر اعمال و رفتار كاركنان و كارگزاران خود نظارت داشتند و با توجه به نتايج اين نظارت و بازرسى ها، كارگزاران خود را مورد ارزيابى و سنجش قرار مى دادند.بر اين اساس، در نظام مقدس جمهورى اسلامى، كه افتخارش اين است كه نظامى دينى و اسلامى و پيرو دستورات الهى و پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم: است، بايد بر عملكرد مديران و كاركنان سازمان ها دقيقاً نظارت وجود داشته باشد. بر اساس اين نظارت دايمى و دقيق، عملكرد افراد مورد ارزيابى و سنجش قرار گيرد و تمامى تصميمات مربوط به كاركنان، اعم از پاداش، ترفيع و مانند آن، بر اساس نتايج به دست آمده از اين ارزيابى ها انجام شود. البته در نظارت بر اعمال كاركنان و كارگزاران نظام بايد يك نكته همواره مدنظر باشد و آن اين كه هم بر نقاط قوّت نظارت شود و هم بر نقاط ضعف افراد و در ارزيابى عملكرد افراد اين دو عمل، همراه يكديگر، مدنظر باشد، نه اين كه فقط به نقاط ضعف توجه شود و نقاط قوّت افراد فراموش گردد; چرا كه در آن صورت، نوعى نگرش منفى نسبت به نظارت و ارزيابى در ميان كاركنان به وجود خواهد آمد كه نتيجه آن مقاومت افراد در مقابل نظارت و ارزيابى خواهد بود. نكته ديگرى كه در نظارت بر اعمال افراد و ارزيابى عملكرد آن ها بايد بدان توجه داشت، اين است كه براى نظارت بر اعمال كاركنان سازمان بايد حتماً از چند نفر ناظر و بازرس استفاده كرد و به بازرسى و نظارت يك نفر اكتفا ننمود; زيرا اگر ناظر و بازرس يك نفر باشد، هم خطا و اشتباه او زياد است و هم احتمال دخالت دادن مسائل شخصى و غرضورزى نسبت به بعضى از افراد زياد مى شود. اما اگر ناظران و بازرسان چند نفر باشند، اين احتمالات در مورد آن ها كاهش مى يابد و اعتماد نسبت به گزارش هاى آن ها بالا مى رود. البته بازرسان نيز بايد از ميان افراد مورد اعتماد و وثوق انتخاب شوند.