امروزه بحرين يكي از مراكز مهم تشيع در دنيا به شمار مي آيد و بعد از ايران و عراق مي توان آن را به لحاظ سابقه تاريخي سومين مركز تشيع معرفي كرد. ارتباط و علاقه ساكنان اين جزيره با مذهب تشيع به حدي محكم و وثيق است كه در نزد اهالي شبه جزيره و ساحل نشينان خليج فارس، كلمه «بحراني» مترادف با كلمه شيعي به كار مي رود و اقليت اهل سنت در اين جزيره به نام «اهل البحرين» خوانده مي شوند، نه بحراني.بر طبق آمار سال 1995، از جمعيت 575 هزار و 925 نفري بحرين، 70% شيعه و 30% از اهل سنت هستند، ولي خاندان حاكم (آل خليفه) از اهل سنت است.بر اساس همين آمار، از جمعيت 1 ميليون و 575 هزار و 983 نفري كويت، 30% شيعه و بقيه پيرو مذاهب اهل سنت و غالبا مالكي هستند و حاكميت در دست آل صباح از اهل سنت است. جمعيت قطر نيز در سال 1993 حدود نيم ميليون نفر بوده كه حدود نيمي از آن شيعه هستند و اهل سنت آن عمدتا وهابي مذهب و خاندان حاكم (آل ثاني) از اهل سنت است.1شيعيان اين كشورها، به علاوه شيعيان بسياري كه در امارات و قطيف به سر مي برند، به لحاظ تاريخي ريشه مشترك دارند، هرچند شيعيان بحرين كنوني در تشيع خود بسيار متعصب و متصلب هستند.حوزه علميه بحرين در دوره صفويه فعال بوده است و تعداد علماي شيعه كه از بحرين براي ادامه تحصيل، راهيِ بعضي مناطق ايران يا عراق و به خصوص نجف مي شدند، از قرن يازدهم هجري به بعد مرتبا رو به فزوني بوده است. جريان اخباري گري كه در همين دوره اوج گرفت، بسياري از علماي بحرين را تحت تأثير قرار داد كه اين خود محتاج مقاله اي مستقل است. در رأس اخباريون بحرين، شيخ يوسف بحراني در قرن دوازده است، هرچند او در اين جهت نسبت به سائر اخباريون ميانه رو بود.رجال شيعه كه در قرون اوليه از بحرين برخاسته اند، اعم از اصحاب رسول خدا(ص) و اصحاب اميرالمؤمنين(ع)، كم نيستند، ولي متأسفانه كمتر شناخته شده اند. قبيله اي كه در صدر اسلام در بحرين سكونت داشت و معظم سكان آن را تشكيل مي داد، قبيله ربيعه و شاخه آن، عبدالقيس است، كه در متون تاريخي مربوط به حوادث قرن اول و دوم سوابق درخشان و افتخارات بسياري براي آنان به چشم مي خورد. پس لازم است كه سير تاريخي حوادث در اين منطقه از جهان اسلام مورد مطالعه جدي و دقيق قرار گرفته و درباره اسلام آوردن اهالي بحرين و تاريخ تشيع و رجال اين منطقه از صدر اسلام تا كنون و افكار و انديشه هاي حاكم بر عموم علما و مردم و وقايع تاريخي بسياري كه در آنجا گذشته تحقيق بيشتري صورت گيرد، تا نقش بحرين و بحرينيان در پيشرفت اسلام و گسترش تشيع در جهان روشن گردد؛ خصوصا با توجه به اين نكته كه تشيع در بحرين منشأ اصيل عربي دارد و كسي نمي تواند ادعا كند كه مثلاً زاده تفكرات ايرانيان بوده است.به طور مسلّم، قبايل اصيل عرب كه عمدتا باديه نشين بوده اند، مبدأ تشيع در اين منطقه هستند و بعدها كه اين قبايل گسترش پيدا كردند و به تدريج شهرنشين شدند، تشيع را به مناطق مجاور انتقال داده و شيعيان امروز منطقه شرقي عربستان وارث آنان به شمار مي آيند.اين مقاله در صدد اثبات اصالت تشيع در بحرين و قدمت آن با اتّكا به منابع و شواهد تاريخي است و اين مهم بدون تأمل در نحوه ورود اسلام به بحرين و روند تاريخي آن در قرون بعد و آشنايي با رجال بحرين ميسور نيست.
ورود اسلام به بحرين
بحرين، امروزه مجمع الجزايري است در جنوب خليج فارس، ميان شبه جزيره قطر و كشور عربستان سعودي، مشتمل بر 26 جزيره كه مجموع آنها حدود 622 كيلومتر مربع است. مشهورترين اين جزاير عبارتند از محرَّق و ستره و منامه كه پايتخت فعلي بحرين است. حدود آن از شمال به دارين و از غرب به عجير و از جنوب به قطر و از شرق به خليج فارس مي رسد،2 ولي ناحيه قديمي بحرين از يك سو تا بصره و از سوي ديگر تا عمان و از جنوب غربي به درون نجد در عربستان راه داشت و شامل قطر، امارات، كويت، أحساء و قطيف بود و گاه تمام آن به نام هَجَر خوانده مي شد.3جاي شك نيست كه اهالي بحرين پس از آمدن فرستاده رسول خدا و دعوت آنها به اسلام، با ميل و رغبت مسلمان شدند. بلاذري مي نويسد: