نقش زمان در تحول سيره ها و واژگان از نگاه شهيدصدر
احمد مبلّغيمقدّمه
يكم. دست يابي به احكام ديني دغدغه اصلي دين باوران را تشكيل ميدهد. سرچشمه تفكر ديني به گذشته باز ميگردد و پژوهشگران دين بايد عزيمتي موشكافانه را در تاريخ جستجو كنند و از پي اين عزيمت دست يابي به سنت را سراغ بگيرند. هر فقيه قبل از آن كه دل به درياي تاريخ بسپارد با شواهدي روبه روست كه از دل تاريخ سر برآورده و در دسترس امروزيان قرار گرفته اند.از آن جا كه اين شواهد برآمده از تاريخ، خصلت هاي تاريخي را با خود حفظ كردهاند، تحليل دقيق آنها با استفاده از ذهنيت هاي امروزين، سخت نفسگير است و گاهي نيز به رغم دقّت به خطا ميرود.دو سيره عقلايي و متشرعي و نيز واژگان تشكيل دهنده روايات،فرصت هايي هستند كه به فقيهان امكان ميدهند، تا دستيابي به سنّت را وجهه همّت خود قرار دهند.بسياري از واژگان روايات در تطوّرات تاريخي معاني تازه اي به خود گرفته اند. بسياري ديگر بي آن كه معناي خود را از دست بدهند با تطوّراتي در چارچوب همان معناي سنّتي خود روبه رو بوده اند كه به لحاظ تطابقي كه معنا با شرايط عمومي آن دوران داشته است، هيچ گاه به اين تطوّر آرام ولي اساسي توجه نشده است و بسياري ديگر واژگاني مهجور گشته اند كه دست يابي به آنها دچار پيچيدگي ها و چالش هاي متفاوتي است.سيره عقلا وعرف متشرّعه نيز به لحاظ پيوستگي بي چون و چرايي كه به شرايط متفاوت در دوره هاي مختلف تاريخ دارند، گاه دچار تفاوت هايي بنياني در شيوه و روش اعمال و جريان در متن جامعه شده اند كه در نتيجه، دست يابي به سيره، خود تبديل به جرياني سخت وشكننده شده است.دوم. شهيدصدر مجموعه اي بلند و ارزشمند را به ادبيات ژرف انديش حوزه افزود. تلاش هاي وي اگر چه پردامنه به نظر ميآيد و عرصه اي بس گسترده را درحوزه هاي گوناگون در مينوردد، ولي به جرأت ميتوان گفت در همه زمينه ها مباحث او ژرف انديشانه و برخوردار از كيفيتي متفاوت و تعيين كننده است. با اين همه، عمر كوتاه شهيدصدر اين فرصت را از او گرفت كه به بسط و توضيح بيشتر انديشههاي خود بپردازد. اين فرصت اكنون در اختيار نسل حاضر و آيندگان درآمده است تا از آثار اين انديشمند بزرگ ـ كه مملوّ از انديشههاي مترقّي و درعين حال مرتبط با فقه و تاريخ آن است ـ بهره گيرند. انديشه هاي او به حق ميتواند زمينه مناسبي را براي روشن شدن فروغ انديشه ورزي درحوزه ايجاد كند.شايد بي راهه نباشد اگر ادعا كنيم درميان نو انديشان عرصه فقه در دوران معاصر كه علاوه بر گذشته نگاهي نيز به آينده داشته باشند، افراد اندكي به چشم ميآيند كه از جمله آنها شهيدصدر است.انديشه هاي اين فقيه متفكر را بايد آغازي براي تحول در روش انديشيدن درحوزه به شمار آورد در دل آثار شهيدصدر دريايي از مفاهيم ناب و دست نخورده به چشم ميآيند كه اصطياد هريك، راهي جديد را برعرصه هاي پيش روي فقه خواهد گسترد.درواقع شاه بيت تفكرات شهيدصدر پاسخ هايي است كه او به اصلي ترين پرسش انديشه ديني ميدهد. تقريبا امروزه همگان ميدانند كه مهم ترين پرسش پيش روي فقه، چگونگي دست يابي به آينده از دل گذشته است. دين مداران به لحاظ قدمت فقه پاي در ركاب گذشته دارند.جاي طرح اين پرسش است كه پل پيوند دهنده گذشته و آينده كجاست و چگونه ميتوان به سمت آينده تاخت؟ در پاسخ به اين پرسش انديشه هاي متفاوتي بيان شده است؛ امّا آنچه شهيدصدر را از ديگران جدا ميسازد تلاش منظم و منضبطي است كه او در پاسخ به اين سوءال توصيه ميكند.تفكرات شهيدصدر برخلاف انديشه هاي پراكنده و صرفا نكته پردازانه ديگران به ايجاد ساز و كاري منطقي براي پيوند گذشته با آينده ميپردازد و در قالب تفكري سيستماتيك ميكوشد تا انديشهفقهي را در چارچوبي مشخص در مسير تحول و دگرگوني ذاتي وخود جوش در قبال زمان قرار دهد.آنچه در پي خواهد آمد بخشي از انديشه هاي شهيدصدر را در دو مقوله مهم تحول واژگان و تحول سيره ها بررسي ميكند. اگر چه انديشه هاي وي دراين دو مقوله، بيشتر، به صورت مباحثي در ضمن مسائل ديگر ارائه شده است ودر قالبي مستقل و با رويكرد برجستهاي در مقوله زمان شناسي شكل نگرفته است، ولي ريشه هاي جسته و گريخته اي از دقت را در نقش تطوّر زمان و فقه ميتوان درمباحث اين شهيد متفكّر پي گرفت.درواقع دقت او در فرايند تحول ساز زمان بيش از آنكه در امتداد نگاه هاي كليشه اي و سنّتي به فقه و زمان قرارگيرد بيانگر رويكردي جديد و تازه به فقه و زمان و عرصه هاي مشترك ميان اين دو باز ميگردد.دراين نوشتار كوشش برآن است تا دامنه اي فراخ تر از آنچه شهيدصدر در زمينه واژگان و سيره ها ارائه كرده، بگستريم و فروع و شاخه هاي بيشتري را پيش روي پژوهشگران پهن كنيم. به يقين بحث هايي از اين دست نيازمند عمق و اشباع شدن بيشتر توسط محقّقان و انديشمندان است.ارائه اين مباحث، تفكر مطلق نگرانه و كليشه اي را در استفاده از روايات به چالش ميكشاند و استفاده از سنت را درزمان، معقول تر و سودمند تر ميسازد.بحث را در دو فراز پي ميگيريم:ـ تحوّل تاريخي واژه ها
ـ تحوّل تاريخي سيره ها