تطوّر سيره ها - نقش زمان در تحول سیره ها و واژگان از نگاه شهید صدر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش زمان در تحول سیره ها و واژگان از نگاه شهید صدر - نسخه متنی

احمد مبلغی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاخه ها

1. اهل لغت برمعنايي اتفاق كنند و همان معنا ميان فقيهان مورد اتفاق قرار گرفته باشد.

2. اهل لغت برمعنايي، و فقها برمعناي ديگر اتفاق كنند و واژه از واژه هاي راه يافته به حوزه بحث هاي علمي قرن دوم و سوم به شمار نيايد.

3. اهل لغت برمعنايي، و فقها برمعناي ديگر اتفاق كنند و واژه از واژه هاي راه يافته به بحث هاي علمي قرن دوم و سوم به شمار آيد.

4. اهل لغت اتفاق داشته باشند وفقيهان اختلاف، و واژه از واژه‏هاي راه يافته به بحث هاي علمي قرن دوم و سوم باشد؛ مانند واژه «استحسان».

5. اهل لغت اتفاق ، و فقيهان اختلاف داشته باشند و واژه به بحث‏هاي قرن دوم و سوم راه نيافته باشد.

6. اهل لغت اختلاف، و فقيهان اتفاق داشته باشند.

7. اهل لغت اختلاف داشته باشند و فقيهان نيز اختلاف.

واژه درعرف حاضر متداول است و نسبت به آن، معنايي تبادر مي‏شود:

شاخه ها

1. وقوع نقل احراز شود و زمان آن پيش از زمان صدور متن به حساب آيد.

2.وقوع نقل احراز شود و زمان آن را بعد از زمان صدور متن تشخيص دهيم و معناي قبل از نقل را احراز نكنيم .

3. وقوع نقل احراز شود و زمان آن را بعد از زمان صدور متن تشخيص دهيم و معناي قبل از نقل را احراز نكنيم.

4. وقوع نقل احراز شود ولي زمان وقوع نامعلوم باشد.

5. وقوع نقل مشكوك باشد ولي شرايط تاريخي درمقايسه با واژه، پيچيده ارزيابي شود.

6. وقوع نقل مشكوك باشد و شرايط پيچيده اي در تاريخ مشاهده نشود.

تطوّر سيره ها

سه نوع تأثير گذاري را مي‏توان براي زمان در ارتباط با سيره ها درنظر گرفت:

نوع اوّل: سيره اي با گذشت زمان از ميان برود. گاه سيره اي كه از ميان رفته در زمان شارع وجود داشته است كه اين، مورد بحث ماست.

كوشش براي شناخت سيره هايي از اين دست چه فايده اي در بردارد؟ پاسخ روشن است در آينه سيره هايي كه در زمان شارع وجود داشته اند مي‏توان احكام شارع را ديد؛ زيرا اين سيره ها درصورت متشرّعه بودن، از آبشخور شرع سرچشمه مي‏گيرند و درصورت عقلايي بودن و عدم ردع از آنها، راهي مطمئن به سوي ديدگاه شرع هستند.

بنابراين نبايد پنداشت كه بررسي سيره هايي زوال يافته از اين دست بي نتيجه است. گاه با بررسي و شناخت اين سيره ها مي‏توان از زير سايه سنگين برداشت هايي كه فقيهان درطول تاريخ از برخي روايات كرده اند، بيرون رفت. در مثل فقيهان براساس فهم خويش از روايات، فتوا به نجاست كفار داده‏اند. دراين ميان شهيد صدر با توجّه به سيره مسلمانان درصدر اسلام در عدم اجتناب از كفار و مشركان نگاهي نو به مسأله مي‏اندازد.

وي دليل وجود چنين سيره اي را آن مي‏داند كه از يك طرف مسلمانان درآن زمان به شدت با مشركان درارتباط و اختلاط بودند. و علايق و خويشاوندي ميانشان برقرار بود و از طرف ديگر اگر درآن شرايط و با ارتباط گسترده، اجتناب از آنها مي‏كرده اند يا پيامبر(ص) آنان را از اين اختلاط باز مي‏داشته است، عادتا به لحاظ اهميّت پديده به ما مي‏رسيد و چون اين مسأله انتشار نيافته و درتاريخ منعكس نشده است، درمي‏يابيم كه چنين سيره اي وجود داشته است.

8نوع دوم: ارتكاز عقلايي با گذشت زمان، سيره اي را بيافريند كه متفاوت با سيره زمان شارع است. گاه در مسير زمان ، عوامل و شرايطي نوپديد مي‏آيند كه در نتيجه آنها نماي بيروني وجنبه عملي يك ارتكاز عقلايي ـ كه از آن به «سيره» تعبير مي‏شود ـ دچار تحول مي‏گردد؛ به اين صورت كه تا آن زمان ، سيره اي وجود داشته كه از آن پس به سيره‏اي ديگر مبدّل مي‏شود.

درواقع هردو سيره از يك آبشخور سرچشمه مي‏گيرند و در وراي آنها يك ارتكاز عقلايي مشخص نهفته است.

چه بسا بتوان سيره جديد را نيز معتبر شمرد ـ هرچند كه مورد امضاي شارع قرار نگرفته است ـ از آن جهت كه شارع با امضاي خود نسبت به سيره قبلي درحقيقت مهرصحت بر ارتكاز نهفته در وراي آن سيره زده است و از آن جا كه همان ارتكاز موجب بروز سيره جديد شده است، اين سيره را نيز مي‏توان معتبر شمرد.

اين استدلال را مي‏توان تكميل كرد و گفت: در هر سيره، اصل وروح، ارتكازي است كه درقالب يك سيره نمود يافته است و از آن جا كه اين روح را شارع تأييد كرده است درهر قالب كه ظهور يابد معتبر است.

درحقيقت ارتكاز،يك اصل كلّي است كه تطبيق هاي متعدد مي‏تواند داشته باشد.

نوع سوم: زمان سيره اي جديد را بعد از دوره شارع پديد بياورد.

ديدگاه فقيهان عدم اعتبار چنين سيره اي است، چه آن كه سيره، اعتبار خود را از امضا و تأييد شارع مي‏گيرد.

سخن در اين است كه اگر نسبت به وقوع اين نقش به ترديد افتاديم، چه بايد كرد؟ يعني اگر سيره اي را هم اكنون ميان عقلا يا متشرّعه برپا يافتيم، امّا ترديد كرديم كه اين سيره را آيا زمان، بعد از سپري شدن دوره شارع پديد آورده است يا درهمان زمان موجود بوده است؟
دو ديدگاه دراين زمينه به چشم مي‏خورد:

برخي از عالمان با مشاهده يك سيره در زمان خود ، به وجود آن در زمان شارع حكم مي‏كنند و در مقابل، بسياري از عالمان، از جمله شهيدصدر معتقدند كه نمي‏توان به صرف وجود سيره در دوره متأخّر از تشريع، حكم به وجود آن در دوره تشريع كرد.

اين ديدگاه از نظر منطقي به دليلي محكم تكيه دارد. سيره يك پديده فرا زماني نيست كه ربطي با مسائل زمان نداشته باشد؛ بلكه ارتباطي تنگاتنگ را هم در مرحله پيدايش و هم در مرحله تداوم و بقا با شرايط و مسائل زمان دارد.

اگر ارتباط سيره را با مسائل زمان بپذيريم، استدلال گروه اوّل ـ كه وجود سيره را در زمان هاي بعد،دليل وجود آن در زمان شارع مي‏گيرند ـ فرو مي‏ريزد. ممكن است يك سيره در شرايطي بعد از عصر تشريع، شكل گرفته باشد.

شهيدصدر به همين منطق و استدلال توجه نشان مي‏دهد. وي در يك مورد، ضمن ردّ اين ادّعا كه وجود سيره در عصرهاي متأخّر دليل ثبوت آن در زمان امامان(ع) است، مي‏گويد:

ممكن است سيره از عواملي كه بعد از عصر امامان(ع) پديد آمده، تأثير پذيرفته باشد؛ مانند انتشار تدريجي فتوا در مسأله و امثال آن،و از پيدايش سيره از زمان امامان(ع) ريشه نگيرد.

9البتّه شهيدصدر در موردي كه بتوان قرايني را به دست آورد كه از امتداد سيره تا زمان امامان(ع) حكايت كند به ثبوت سيره در دوره امامان(ع) تن مي‏دهد.از اين رو مي‏گويد:

/ 9