گزارشی از سلسله مباحث «رویکرد وجودی به نهج البلاغه» از استاد مصطفی ملکیان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گزارشی از سلسله مباحث «رویکرد وجودی به نهج البلاغه» از استاد مصطفی ملکیان - نسخه متنی

سوسن رضایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بلكه منظور اين است كه قانون ضرورت است و به همان ميزان ضرورت بايد اكتفا كنيم نه بيش از آن . ما علاوه بر قانون تابع افكار عمومي ، جريانات حاكم بر جامعه ، تحسين و تقبيح اطرافيان ، محبوبيت و شهرت و . . . هستيم . اين است كه ما را مستهلك مي‏كند . ما آدم‏هايي شده‏ايم كه همواره خوشايند ديگران را لحاظ مي‏كنيم .

شيوه ديگر «نظر كردن به ديگران» نظر كردن براي انتقاد است كه اين هم نامطلوب است . ما از تجسس در احول ديگران منع شده‏ايم . گاهي ما در احوال ديگران نظر مي‏كنيم تا ضعف او را بيابيم . يافتن نقطه ضعف ديگران براي سودجويي يا براي مسخر كردن ديگران .

اين‏طور نباشد كه گذشته خود را براي ديگران تصوير كنيد ، اين را از ديگران هم نخواهيد . چون ممكن است بخواهيد در روش و منش خود تغيير ايجاد كنيد . اطلاع ديگران از گذشته شما ، حالات شما و آمال و آرزوهاي شما مانع اين تغيير مي‏شود . به گفته حضرت علي عليه‏السلام : «آن كه خود بيش‏تر سخن مي‏گويد بيش‏تر در غربت و تنهايي فرو مي‏رود . . .» آن كه ناشناخته‏تر است ، آزادتر است و آن كه آزادتر است غربتش كم‏تر است .

با اين مقدمات آن نظر كردني كه مورد نظر امام است نظر كردن براي عبرت است ، يعني عمل ديگران را ببينيم و عكس‏العمل آن را نيز . اگر خوب است من هم به آن دست بزنم و اگر بد است از آن دوري گزينم . امام فرمودند : «مردم چه فراوان نگاه مي‏كنند و چه كم مي‏بينند .» عبرت‏آموزي از حوادث به اين معنا است كه بپذيريم آنچه اتفاق مي‏افتد منفرد و اختصاصي نيست - كه اگر باشد نمي‏توان از آن درس گرفت - بلكه حوادثي است كه از دل هر كدام مي‏توان يك سنخ كنش و واكنش را استنتاج كرد ، به عبارت ديگر ، اين كه به ما گفته‏اند به زندگي ديگران نظر كنيد ، براي اين است كه رفتارها و عكس‏العمل‏ها قابل تعميم است .

در اين‏جا بايد توجه كنيم وقتي واكنش امري را در زندگي فردي مي‏بينيم، اگر اين واكنش نامطلوب است ، شاد نشويم . منشأء شاد شدن اين است كه ما گويا خود را مستثنا مي‏بينيم . امام در نامه به عثمان بن حنيف مي‏فرمايند : «گمان نكنيد كه شما فقط ناظريد ، به اين توجه داشته باشيد كه منظوراليه هم هستيد . همان‏طور كه شما بر رفتار ديگران نظر داريد ، ديگران هم بر رفتار شما نظر مي‏كنند .» نكته‏اي كه حضرت بر آن تأكيد دارند اين است كه : «چنان رفتار كنيد كه عبرت ديگران نشويد .»

سخني هست كه : «با ديگران چنان رفتار كن كه خوش داري ديگران با تو همان‏طور رفتار كنند .» اين قاعده را در غرب «قاعده زرين» نام نهادند . «كانت» نيز نظير اين سخن را مي‏گفت : «با ديگران چنان رفتار كنيد كه حاضر باشيد رفتار شما قاعده همگاني شود .» اين دو سخن با هم فرق دارند ، اما خيلي به هم نزديكند . در ميان ائمه ما ، امام علي عليه‏السلام بيش‏ترين تأكيد را بر اين قاعده دارند . در يك‏جا مي‏فرمايند : «اجعل نفسك ميزانا فيما بينك و بين الناس»؛ «خودت را در ارتباط با ديگران ترازو قرار ده . رفتار آنان را با خودت وزن كن» ، مي‏فرمايند : «فاحبب لغيرك ما تحب لنفسك ، فاكره له ما تكره لنفسك» «هرچه براي خودت دوست داري براي ديگران نيز دوست بدار و هرچه براي خود بد مي‏داني براي ديگران هم بد بدان . . . .» تمام اينها يعني قدرت داشته باشيد خود را در جاي ديگران قرار دهيد . اما اگر كسي بخواهد خود را در جاي ديگران قرار دهد با موانعي روبه‏رو است كه از جمله اين موانع عبارتند از :

1 . خود مداري (Egocentraism) : گويا شخص گمان مي‏كند كه در جهان فقط او وجود دارد ، مجموعه جهان بايد در جهت خوشايند او گردش كند . توجه ندارد كه ديگراني هم هستند و رفتار او در آنها واكنش دارد .

كانت مي‏گفت فقط ضعف اخلاقي ما انسان‏ها اين است كه هر انساني ، غير خود را «وسيله» مي‏انگارد . گويا ديگران آمده‏اند ، تا وسيله آسايش و رفتار و تفريح خاطر و خوشايند و . . . من باشند . ما حق نداريم انسان‏هاي ديگر را چونان وسيله‏اي براي خود تلقي كنيم .

2 . منافع معرفتي : وقتي انسان با محيطي مأنوس شود شناختش در محيط‏هاي ديگر از دست مي‏رود . حضرت امام‏خميني قدس‏سره مي‏فرمودند : «كاخ‏نشيني روحيه كاخ‏نشيني مي‏آورد» . چون بعد از مدتي ديگر نمي‏تواند بفهمد ديگران چگونه زندگي مي‏كنند ، اين يك نقص معرفتي است . در ادبيات انگليسي گفته مي‏شود كه به شاگرد ثروتمند گفته‏اند در مورد فقر انشاء بنويس . نوشت خانواده فقيري بودند كه راننده‏شان فقير بود ، باغبانش فقير بود ، آشپز و . . . هم فقير بودند .

اين كه گفته‏اند قدرت فساد مي‏آورد ، براي همين است كه كم‏كم بين قدرتمند و زيردستان فاصله مي‏افتد و نمي‏تواند حالت آنها را درك كند . اين نقص معرفتي است . حضرت علي عليه‏السلام در جاي جاي نهج‏البلاغه توصيه مي‏كنند كه با گروه‏هاي مختلف مردم نشست و برخاست كنيد تا دچار اين نقص نشويد .

3 . انسان به تمام واكنش‏هاي رفتار خود علم ندارد ؛ چون تمام آنها آگاهانه نيست . اين غفلت از بقيه واكنش‏ها باعث مي‏شود كه گمان كنم تمام واكنش‏ها همان‏ها است كه خودم از آنها باخبرم . اگر از دوستان و دشمنانمان صادقانه بخواهيم كه جهات دوستي و دشمني خود را بازگو كنند به چيزهايي اشاره مي‏كنند كه براي خود شما شگفت‏انگيز است . اين عامل سوم سدي است كه برداشته شدني نيست . از اين نظر هميشه بين ما و ديگران فاصله است .

اين است كه اگزيستانسياليست‏ها مي‏گويند : «ميان هر دو انساني فاصله‏اي طي نشدني وجود دارد . من براي شما و شما براي من غريبه مي‏مانيد . نمي‏توانم خود را جاي شما قرار دهم و مرتكب ظلمي شوم . چون نمي‏توانم دقيقا خود را جاي شما قرار دهم . در سه امر بايد خود را به جاي ديگران نهاد :

الف . در داوري كردن در باب ديگران

ب . به لحاظ قوت و ضعف

ج . رفتار اخلاقي با ديگران .

يكي از علل كشمكش‏هاي ما با ديگران اين است كه ما در مورد خود هميشه نيت‏ها را هم دخالت مي‏دهيم، اما در مورد ديگران نه ، بلكه فيزيك كار را كافي مي‏دانيم و از غرض او سئوال نمي‏كنيم . همان‏طور كه در مورد داوري ديگران مي‏خواهيد نيت شما را در نظر بگيرند شما هم نيت آنها را در نظر بگيريد . در مورد قوت و ضعف نيز همين‏طور ؛ امام علي عليه‏السلام مي‏فرمودند : «آنچه بر خودتان گران آيد بر ديگران بار نكنيد» ، بايد در نظر بگيريم كه ديگران نيز مثل ما هستند ، همان نقاط قوت و ضعف‏ها كه در مورد من عكس‏العمل برمي‏انگيزد در ديگري هم همان عكس‏العمل را برمي‏انگيزد . از جمله امام ، اين معنا بيش‏تر به ذهن ما مي‏آيد كه همان‏طور كه دوست نداري مثلاً ديگران به تو تهمت بزنند به ديگران تهمت نزن . دوست نداري به تو دروغ بگويند يا گران بفروشند يا . . . تو هم دروغ مگو ، گران مفروش و . . . .

آخرين نكته اين كه : اگر بخواهيم اين قاعده زرين را عملي سازيم در نخستين لحظات دچار مشكلاتي خواهيم شد . به فرمايش خود حضرت حق سخت است ، گمان نكنيد جايي حق آسان مي‏توانيد به دست آوريد .

/ 13