مسأله 1860 - زكوة گندم و جو و خرما و كشمش وقتى واجب مىشود كه به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبريز و 45 مثقالكم است كه 207 / 847 كيلوگرم مىشود.مسأله 1861 - اگر پيش از دادن زكاة از انگور و خرما و غوره آنها و جو و گندمى كه زكوة آنها واجب شده خود و عيالاتش به مقدار متعارف بخورند، يا مثلا به فقير بدهد، زكوة مقدارى كه مصرف كرده واجب نيست.مسأله 1862 - اگر بعد از آن كه زكوة گندم و جو و خرما و انگور واجب شد مالك آن بميرد، بايد مقدار زكوة را از مال او بدهند.ولى اگر پيش از واجب شدن زكوة بميرد، هر يك از ورثه كه سهم او به اندازه نصاب است، بايد زكوة سهم خود را بدهد.مسأله 1863 - كسى كه از طرف حاكم شرع مأمور جمع آورى زكوة است، موقع خرمن كه گندم و جو را از كاه جدا مىكنند و بعد از خشك شدن خرما و انگور، مى تواند زكوة را مطالبه كند و اگر مالك ندهد و چيزى كه زكوة آن واجب شده، از بين برود بايد عوض آن را بدهد.مسأله 1864 - اگر بعد از مالك شدن درخت خرما وانگور يا زراعت گندم و جو زكوة آنها واجب شود، مثلا خرما در ملك او زرد يا سرخ شود، بايد زكوة آن را بدهد.مسأله 1865 - اگر بعد از آن كه زكوة گندم و جو و خرما و انگور واجب شد، زراعت و درخت را بفروشد، بايد زكوة آنها را بدهد.مسأله 1866 - اگر انسان گندم يا جو يا خرما يا انگور را بخرد وبداند كه فروشنده زكاة آن را داده، يا شك كند كه داده يا نه، چيزى بر او واجب نيست.و اگر بداند كه زكوة آن را نداده چنانچه حاكم شرع معامله مقدارى را كه بايد از بابت