ديـدگـاهـهـاى مـتـفـاوتـى دربـاره آيـنده جهان وجود دارد؛ بعضى از دريچه ياءس و نااميدى و با مـلاحـظـه قـدرتـهـاى اتـمـى كه در اختيار سران ظلم و بيداد قرار دارد، مى گويند كه جهان به سـوى يـك جـنـگ جـهـانـى و فـراگير پيش مى رود كه در آن ، بشريت گور خود را كنده و تمدن كـنـونـى را از بـين خواهد برد. در ظاهر، قراين و شواهد، اين ديدگاه را تاءييد مى كند؛ چرا كه عـواطـف انـسـانـى بـشـدت كـاهـش يـافـتـه ، فـاصـله طـبـقـاتـى بـيـن غـنـى و فـقـيـر در حـال گـسترش است ، مفاسد اخلاقى و جنايات در ميان جامعه ها رو به افزونى است ، اختلافات و اصـطكاك بين دولتها روز به روز عميقتر مى شود و درگيريهاى منطقه اى و مرزى ميان كشورها شتاب بيشترى به خود گرفته است .از طـرف ديـگـر، سـازمـان مـلل كه يك نهاد بين المللى است و با هدف برقرارى صلح و امنيت در جـهـان بـه وجـود آمـده ، نـه تنها بى خاصيّت شده ، بلكه تحت سلطه قدرتهاى بزرگ جهانى درآمـده است و آنان براى رسيدن به اهداف و مقاصد شيطانى خود از اين سازمان استفاده مى كنند. مـواد اعـلامـيـه حـقـوق بـشـر و قـطـعـنـامـه هـاى سـازمـان مـلل كـه اغـلب بـا اعـمـال فـشـار و دسـيـسـه قـدرتـهـاى بـزرگ به تصويب مى رسد، هميشه اهرم فشارى در دست ابرقدرتهاست تا كشورهاى كوچك و ضعيف را براى پذيرفتن آنچه آنان مى خواهند، تحت فشار قرار دهند.عـلاوه بـر ايـن دو جـهـت ، حـس جاه طلبى و روحيه استكبارى و جنون قدرت در ميان سران كشورها، كـافـى اسـت كـه روزى آتـش جـنـگ را روشـن كـنـد و تـمـدن كـنـونـى را بـه ويـرانـه اى تبديل سازد. راسل مى گويد:اشـخـاصـى هـسـتـنـد و از آن جـمـله انـيـشـتـايـن كـه بـه زعـم آنـهـا بـسـيـار مـحـتـمـل اسـت كـه انسان دوره حيات خود را طى كرده باشد و در ظرف سنين محدودى موفق شود با مهارت شگرف علمى خود، خويشتن را نابود سازد.(1)نتيجه اينكه براساس شواهد ظاهرى ، آينده جهان تاريك و نگران كننده است . بررسى و ملاحظه مسائل فوق كافى است كه انسان را نسبت به آينده بدبين و ماءيوس سازد.در مـقـابـل ، يـك انـديـشـه و اعـتـقـاد تـا انـدازه اى عـمـومـى و فـراگـيـر در مـيـان هـمـه جـوامـع و ملل وجود داشته و دارد، مبنى بر اينكه روزى يك منجى آسمانى ظهور خواهد كرد و صلح و عدالت را بـراى بـشـر بـه ارمـغـان خـواهـد آورد و بشر در سايه حكومت وى با صلح و صفا و بدور از ناهنجاريهاى ذكر شده خواهد زيست و مدينه فاضله انسانى در آن روز تحقق خواهد يافت . البته در چـنـد و چـون ايـن اعـتـقـاد و آن مـنـجـى بـزرگ اخـتـلاف اسـت ؛ امـا مـهـم ايـن اسـت كـه اصـل ايـن انـديـشـه و اعـتـقـاد، بـيـن هـمـه اقـوام و مـلل و اديـان ، مـشـتـرك اسـت . مـا در ايـنـجا به نقل قسمتى از نظريه ها و انديشه ها مى پردازيم :در كتب هنديان :در كتاب ((ويد)) كه در نزد هنديان از كتابهاى مقدس است ،چنين مى خوانيم :پس از خرابى دنيا پادشاهى در آخرالزمان پيدا مى شود كه پيشواى خلق باشد و نام او منصور بـاشـد و تـمـام عالم را بگيرد و به دين خود درآورد و همه كس را از مؤ من و كافر بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآيد.(2)در كتاب ((باسك )) كه آن هم از كتابهاى مقدس هنديان به شمار مى رود، آمده است :دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان كه پيشواى ملائكه و پريان و آدميان باشد و حق و راستى با او باشد و آنچه در دريا و زمينها و كوهها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمين