امامت حضرت مهدی (عج) در اعتقاد ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امامت حضرت مهدی (عج) در اعتقاد ما - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ش ابى سلمه ، چوپان شتران پيامبر مى گويد: از پيامبر(ص ) شنيدم كه فرمود:

شبى كه خداوند مرا در آسمانها سير داد، به من فرمود: ... اى محمد، من تو و على ، فاطمه ، حسن ، حـسـيـن و امـامـان از فـرزنـدان او را، از نور خود آفريدم ... سپس فرمود: به طرف راست عرش توجه كن كه من متوجه آن ناحيه شدم ، ناگهان ديدم على ، فاطمه ، حسن ، حسين و فرزندان او تا مـهـدى را كـه در ميان انبوهى از نور ايستاده و نماز مى گزارند و مهدى در وسط آنها بود، انگار سـتـاره درخـشـانـى اسـت . خداوند فرمود: اى محمد، آنان حجتهاى منند و از ميان عترتت ، مهدى انتقام گـيـرنـده اسـت . سـوگـنـد بـه عزت و جلالم ، او حجت اوليايم و انتقام گيرنده از دشمنانم است .(23)

حضرت مهدى (عج ) در روايات شيعه مـحـدثـان و راويـان شـيـعـى نـيـز، روايـات مـربـوط بـه حـضـرت مـهـدى (عـج ) را از اهـل بـيـت پـيامبر(ص ) نقل كرده اند. بخشى از اين روايات مستند به پيامبر اكرم (ص ) و بخشى ديگر سخنان خود آن بزرگواران است كه به موجب حديث ثقلين و منزلت و احاديث فراوان ديگر، مرجع رسمى امت بعداز پيامبر(ص )

هستند.اينك به ذكر چند نمونه از آن روايات مى پردازيم .

ش جابر از امام باقر(ع ) اين گونه نقل مى كند:

عـمـر از امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع ) در مـورد مـهـدى و نـام او سـؤ ال كرد.امام (ع ) در پاسخ فرمود:

امّااسمش را نمى گويم ، زيرا حبيب و دوستم (محمد(ص )) با من پـيـمـان بـسـتـه كـه اسـمـش را نـيـاورم تـا وقـتـى كـه خداوند او را برانگيزد و آن (احتمالاً زمان بـرانـگـيخته شدنش ) از چيزهايى است كه خداوند علم آن را نزد پيامبرش به وديعه سپرده است .(24)

ش ابـوبـصـيـر از امـام صـادق (ع ) و آن حـضـرت از پـيـامـبـر(ص ) نقل كرده كه فرمود:

مهدى از فرزندان من است ، نامش نام من و كنيه اش كنيه من است ، از نظر اخلاق و خلقت شبيه ترين مردم به من است ، براى او غيبت و سرگردانى اى (25) خواهد بود تا اينكه مردم در آيين شـان دچار گمراهى شوند. در آن زمان مهدى مانند ستاره فروزان به مردم رو مى نمايد و زمين را از عدل و داد پر مى كند آن طور كه از ظلم و ستم پر شده است .(26)

ش اصـبـغ بـن نـبـاتـه مـى گـويـد: روزى نـزد امـيـر مـؤ مـنـان عـلى (ع ) آمـدم ، ديـدم در حال فكركردن است و بر روى زمين خط مى كشد. گفتم : اى امير مؤ منان ، آيا (تفكر و اندوهت ) به خاطر رغبت و اشتياق به زمين است (كه مالك آن شوى و فرمانت نافذ باشد؟) او فرمود:

نـه ، سـوگـنـد بـه خدا، هرگز حتى براى يك لحظه به زمين و دنيا رغبت و ميلى نداشتم ؛ ليكن بـه مـولودى مى انديشيدم كه بعد از من و يازدهمين از فرزندان من است ؛ همان مهدى كه زمين را از عدل و داد پر مى كند آن سان كه از ظلم و ستم پر شده است .(27)

ش صفوان از امام صادق (ع ) نقل كرده كه فرمود:

سـوگـنـد بـه خـدا، مـهـدى شما از شما غايب مى گردد تا حدى كه فرد نادان مى گويد: خداوند احتياجى به آل محمد(ص ) ندارد. سپس مهدى مانند ستاره فروزان به مردم رو مى آورد و زمين را از عدل و داد پر مى كند آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده است .(28)

ش عـبـدالعظيم حسنى مى گويد: بر آقايم امام جواد(ع ) وارد شدم و مى خواستم از ((قائم )) سؤ ال كـنـم كـه آيـا او هـمـان مـهـدى اسـت يـا غـيـر اوسـت . حـضـرت قبل از سؤ ال من ، سخن آغاز كرد و فرمود:

((اى ابـوالقـاسـم ! قـائم ما همان مهدى است كه لازم است در غيبت او انتظارش را بكشند و در هنگام ظهورش اطاعتش كنند و او سومين از فرزندان من است .(29)

بـه كـار بـردن لقب ((قائم )) و ((مهدى )) توسط امام جواد(ع ) در مورد امام دوازدهم نشان مى دهد كه اين كاربرد، هيچ گاه در ميان مردم بويژه شيعيان ، موجب ايجاد حيرت نمى شد؛ زيرا همه مى دانستند كه اين دو واژه به شخص واحدى برمى گردد و قائم ، همان مهدى است كه بايد رسالت و نقش خود را به عنوان دادگستر جهان در آينده ايفا كند و تعليم حضرت جواد(ع ) به عبدالعظيم نيز، همين گونه بود.

در پـايـان ايـن بحث براى تاءييد و تثبيت بيشتر ادعاى فراگير بودن اعتقاد به ظهور حضرت مهدى (عج ) در ميان همه مسلمانان حتّى وهابيان كه با شيعه سر ستيز دارند، به نامه تعدادى از علماى حجاز در پاسخ به

/ 53