مطلق و... را به كار برم، زيرا، آنها رامفاهيم فيزيكي تلّقي ميكنم. اما خدايي كه من
ادّعا ميكنم كه وجودشبه صورت طبيعي در كيهانشناسي طبيعي مطرح ميشود، خداي
سنّتيتغييرناپذير نيست... بلكه خداي متحوّلي است كه شبيه به خدايشلينگ الكساندر،
وايتهد و تيلارد دو شاردن است».اين (21) افراد ميكوشند تا مدّعاهاي دين را از علم به دست آورند.مثلاً، در علم روز،
اصلي به نام «اصل آنتروپيك» مطرح شده است كهميگويد: اگر در جهان اوّليه،مقادير
برخي از كميتهاي فيزيكي چيزي جزآنچه داشته ميبود، حيات، امكان بروز
نمييافت.اين گروه، با ياريجستن از اين اصول، ميخواهند خدا را ثابت كنند.بعضي ديگر از فيزيكدانان، الهيّات را وراي فيزيك ميبينند، ولي باوردارند كه فيزيك
در شكل دادن به آن سهم دارد. به عقيده آنان، تحوّلفيزيك، ما را به افق متافيزيك
رسانده است و ما با مطالعه جهانفيزيكي ميتوانيم به شناخت واقعيت برسيم. از اين
ديدگاه، فيزيكبهترين راه رسيدن به خداست. چنان كه پل ديويس ميگويد:«هر
چندممكن است عجيب به نظر برسد ولي من بر اين باورم كه در مقايسه بادين، علم راه
مطمئنتري به سوي خداست».(22)3. تعداد زيادي از فيزيكدانان يا به خاطر تعارضي كه در بعضي مواردميان علم و دين
ميبينند ـ مثلاً در معجزهها يا مسئله حيات پس از مرگــ و يا به خاطر پيروي از مُد ــ
اصالت دين را نفي ميكنند و حاضرنيستند ملاحظات ديني را در بحثهاي خود وارد كنند. به
قول اِمِل(Emmel ؛ زيست شناس آمريكايي): «من احساس ميكنم كه بسياري ازدانشمندان در
دوران تحصيلات عالي يا كمي بعد از آن، به مرحلهايميرسند كه احساس ميكنند
توجه به ديدگاههاي متافيزيكي بر خلافمُد است و لذا براي بقيه عمر، سرشان را در
برف ميكنند، و كوششينميكنند تا منظرهاي وسيعتر از حوزه نزديك به حوزه خويش
راببينند».(23)آنها، نهايتاً و به همزيستي مسالمتآميزي ميان دين و علم قائلشدهاند و شركتشان در
بعضي از مراسم ديني، نظير شركت در مراسمتدفين صوري است. به قول وَينبرگ (S.Wein
e
g؛
فيزيكدان نظريهپردازآمريكايي و برنده جايزه نوبل): «بسياري از فيزيكدانان،
ظاهراً،وابستگي اسمي را با مذهب والدين خود حفظ ميكنند، كه هدف آن،برگزيدن نوعي
عنوان براي هويّت قومي و استفاده در ازدواجها و مراسمتدفين است و فقط تعداد كمي از
اين فيزيكدانان هستند كه به كلاممذهب رسمي خود توجه ميكنند».(24) و نيز: «تا آنجا كه
من ازمشاهدات خودم ميتوانم بگويم، بيشتر فيزيكدانان امروزي آن قدر بهدين علاقه
ندارند كه حتّي بتوان آنها را عملاً ملحد شمرد».(25)
اعتقاد به خدا در ميان فيزيكدانان غربي
برخي از فيزيكدانان، خدا را با قوانين طبيعت يا كلّ جهان تطبيقميدهند. به قولبِكِر (Becke
؛ فيزيكدان آلماني و استاد فعلي دانشگاهام. آي. تي آمريكا): «اگر خدا را قانون
(فيزيكي، شيميايي و...) بپنداريم،همه مسائل جور در ميآيد».