تكرار تاريخ
چهارده قرن قبل قرآن كريم و كلمات معصومين ـ عليهم السلام ـ به نكاتي امت مسلمان را توجه داده كه برخي از آنها عملاً در جوامع بشري محقّق شده و در كتب مختلف هم ذكر شده و بعضي از آنها نيز هنوز براي بشر تجربه نشده اگرچه واقعيّت دارد.در اين بخش به برخي آثار اجتماعي آنها اشاره ميگردد باشد كه زمينهساز توجه مردم قرار گيرد:گرچه گناه در پيشگاه خدا از زشتي و پليدي خاصي برخوردار است و ناسپاسي در برابر نعم الهي است و شايسته نيست بنده خدا عصيان الهي را برخود روا دارد، زيرا خداي متعال نعمتهايي را كه در اختيار بشر گذاشته براي اين بوده كه زمينهساز كمال و رشد او باشد، ولي در هر صورت اگر اين بعد هم در ذهن انسان كمرنگ باشد و انسان سعادت و خوشبختي خود را در دنيا هم بخواهد بايد از گناهان الهي، انساني خود را به دور دارد، چون همانطور كه ميكروبهاي جسمي يك آثار فردي و اجتماعي و معنوي دارند گناهان هم در برابر فرامين الهي يك آثار جسمي، روحي، فردي، اجتماعي خواهند داشت كه به برخي از آنها در اين قسمت اشاره ميشود:درآمد گناه
1. در اين صورت بيماريهاي جديدي در جامعه بوجود ميآيد (مردم از درمان و شناخت آنها عاجز خواهند بود)[1]2. در اين هنگام مرگهاي ناگهاني فراوان ميشود.[2]3. موجب نزول بلاهاي (سيل، زلزله، طوفانها و...) گوناگون ميگردد.[3]4. زمينه هدايت و سازندگي را از جامعه ميگيرد.[4]5. خداوند به اين جامعه ياري و نصر نخواهد كرد.[5]6. دشمن سرسخت اين جامعه است.[6]7. درآمدها كم ميشود (بركت از زندگي و درآمد ميرود و يا خرجها زياد ميگردد)[7]8. موجب كاهش باران (مادي و معنوي) خواهد شد.[8]9. باعث حاكميت ستمگران بر جامعه ميگردد.[9]10. قحطي ميآورد.[10]11. سبب خواري و افت شخصيّت مردم ميشود.[11]12. دعاهاي مردم مخصوصاً نيكان به اجابت نميرسد.[12]13. حيواناتي كه مردم از آنها بهره (از پوست، گوشت، شير، سواري و...) ميبرند دچار مرگ و مير ميگردند.[13]14. انديشه، فكر، حافظه، و درايت افراد جامعه افت پيدا ميكند.[14]15. شناخت مردم نسبت به خدا كم ميشود و در كارها به ديگران متوجه ميشوند.[15]16. نعمتها تبديل به بلا ميگردد.[16]آري صدها آثار ديگر فزايندگي فساد در جامعه بوجود ميآيد و در اين گذر به برخي از آنها اشاره شد.آثار خانوادگي
علاوه بر اثار منفي كه ذكر گرديد آثار ديگري در چشم ناپاكي (كه خود يك گناه كبيره محسوب ميگردد) وجود دارد كه به برخي آنها اشاره ميكنيم.اينكه ميگوئيم گناه كبيره است بخاطر اين است كه روايات فراواني داريم از نگاه كردن همراه با لذت تعبير به زنا شده است همانگونه كه پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: زناي چشم نگاه كردن است.[17]البته اگر عواقب وخيم اين مسئله با دقت بررسي شود ميتوان گفت كه اين نگاه گناهساز است و اكثر زناها، لواطها و در نتيجه طلاقها، نزاعهاي خانوادگي، انحرافها و... از همين نگاهها بوجود آمده است، برخي جوانان بخاطر يك نگاه به انحرافهاي گوناگوني مبتلا شدهاند: خودكشي كردهاند، دگركشي كردهاند، فرار نمودهاند، زندگي علمي آينده خود را به خطر انداختهاند، به اعتياد مبتلا شدهاند، به بيماريهاي جنسي و جسمي مبتلا شدهاند، آبروي خود و خانواده خويش يا طرف مقابل را برده و يا در معرض خطر قرار دادهاند.چه بسا يك نگاه، به حيثيت يك قشر، صنف، گروه، جمعيت خاص ضربهاي جبرانناپذير وارد كرده است، و موجبات سلب اعتماد از اجتماع را مهيّا كردهاند و آخرت خود و ديگران را به ركود كشاندهاند.[1] . قال الرسول ـ صلي الله عليه و آله ـ : خمس ان ادركتموهن فتعوذوا بالله منهن لم يظهر الفاحشه في قوم قط حتي يعلنوها الاظهر فيهم الطاعون و الاوجاع التي لم تكن في اسلافهم الذي مضو... (كافي، ج 2، ص 273).[2] . قال الرسول ـ صلي الله عليه و آله ـ : اذا ظهر الزنا من بعدي كثر موت الفجأه... (بحار الانوار، ج 70، ص 369).[3] . «فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا...» (سوره بقره، آيه 59).[4] . «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ...» (سوره توبه، آيه 37).[5] . «مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا» (نوح ـ عليه السلام ـ، آيه 25).[6] . «وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ...» (مائده، آيه 87).[7] . ان العبد ليذنب فيزوي عنه الرزق (امام باقر ـ عليه السلام ـ، ج 70، ص 318، بحار الانوار).[8] . قال الصادق ـ عليه السلام ـ : اذا كدت الولاه حسب المطر (بحار الانوار، ج 70، ص 318).[9] . قال الصادق ـ عليه السلام ـ : اذا عصاني سلطت عليه من لا يعرفني... (كافي، ج 2، ص 276).[10] . قال الصادق ـ عليه السلام ـ : فاذا لم يفعلوا ذلك ابتلوا بالقحط و السنين (بحار الانوار، ج 70، ص 352).[11] . قال الرضا ـ عليه السلام ـ : المذيع بالسيئه مخذول (بحار الانوار، ج 70، ص 356).[12] . اللهم اغفرلي الذنوب التي تحبس الدعاء (دعاي كميل).[13] . بحار الانوار، ج 70، ص 373.[14] . لئالي الاخبار، ج 5، ص 197.[15] . فرازهاي دعاي كميل.[16] . فرازهاي دعال كميل.[17] . ... و زنا العينين النظر (نهج الفصاحه، ص 352).