رقیه بنت الحسین (علیهما السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رقیه بنت الحسین (علیهما السلام) - نسخه متنی

تهیه و تنظیم: عباس جهانشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روي آورده اند. اما در مباحث اخلاقی و سیر و مقاتل - یا به دلیل عدم شمول ادله حرمت عمل به ظن و افتراء علی الله و یا به دلیل تسامح در ادله سنن و یا به جهات دیگري - علما به سند حساسیت کمتري نشان دادند. به خاطر این نکته میبینیم که علماي ما به کتابهاي بی سندي مثل نهج البلاغه و تحف العقول و دعائم الاسلام و. . . بهاء داده اند، پس در مباحث مربوط به اعتقادات یا احکام الهی (واجب و حرام) یا در مقام تأسیس یک اصل براي مذهب، باید حجت تمام باشد تا آن مضمون را در حق مکلف، ثابت کند. ولی در بقیه مسائل چنین ضرورتی از طرف علما احساس نمیشده و ظن حاصل از روایات و نقلها قابل اعتماد بوده، چرا که قدماي از علماي ما از اصحاب حدیث، به تصفیه و پاكسازي روایاتی که نقل مینموده اند عنایت داشته و روایات ما را تقریباً از مجعولات پاكسازي کردهاند. معنی این حرف این نیست که تمام روایاتی که امروزه در دست ماست صحیح است و از معصوم صادر شده است بلکه مراد این است که روایات مظنون الکذب در آنها بسیار نادر است و اگر هم باشد معلوم و قابل تمییز است و به آن اشاره شده است.
متأسفانه گاهی مشاهده میشود که وقتی روایتی خوانده میشود، بعضی افراد به محض اینکه میبینند روایت با باورهاي آنان مطابقت ندارد فوراً درصدد تکذیب برآمده و میگویند سندش ضعیف است با اینکه فهم معناي حدیث و دانستن مباحث سندي و. . . ، کارشناس خودش را میطلبد بعلاوه که بر فرض ضعف سند باز نمیتوان به راحتی روایتی را تکذیب کرد چرا که روایت ضعیف غیر روایت مجعول و موضوع است.
در مباحث تاریخی هم شاهدیم که کتابهاي تاریخی مملو از مطالب بی سند یا ضعیف السند است (با چشمپوشی از اینکه اکثر مورخین از اهل سنت هستند) با این وجود بهترین و مطمئنترین راهی که در مقابل ماست این است که به خبره و متخصصین در علم تاریخ اعتماد کنیم و- با چشمپوشی از سند- مطالبشان را تا جایی که شاهدي بر خلاف آن نیست (با قرآن و سنت و اصول مذهبمان تعارض ندارد) قبول کنیم؛ خصوصاً در جایی که از ناحیه مورخ انگیزهاي بر دروغ گفتن نباشد مثل مباحثی که صرفاً جنبه تاریخی دارد، مثل اینکه امام علی علیه السلام چند فرزند دارد و... .
این که عرض شد مبناي علماي ما در مباحث تاریخی است، مثلاً مرحوم میرزاي قمی رحمة الله علیه در جامع الشتات میفرماید: ذکر مطالب تاریخ طبري و ابن سعد اگر مخالف مبانی و معتقَدات نباشد، ایرادي ندارد.
پس مرسوم نبوده که کتب انساب سند بدهند و ما که مراجعه میکنیم میبینیم که کتب انساب در مورد حتی نسب اهل البیت علیهم السلام هم سند نداده اند تا چه رسد به اولاد آن حضرات.
مضافاً باید تذکر بدهیم که کتاب بیهقی کتاب انساب است نه تاریخ و تکیه این کتاب بر این است که نسب افراد را بیان کند پس دقت امثال این کتاب بالاتر از کتب تاریخی است. مضافاً که بیهقی از کتب نسابه ها و علماي نسب شناس قبل از خودش، این مطالب را آورده است. وي در صفحه 181 کتاب خود به ذکر علماي انساب از ابتدا تا زمان خود اشاره کرده

/ 62