پس طبق این نقل نه تنها قبري در دمشق به رقیه سلام الله علیها منتسب است بلکه بدن مطهر آن طاهره دیده شده که خردسال است و از آن قبر شریف کرامات و معجزاتی دیده شده است.
4. مؤلف کتاب معجزات، سید هادي خراسانی مینویسد: شبی در پشتبام خوابیده بودیم. ماري پیدا شد و دست یکی از خویشان ما را نیش زد. او مدتی محل گزیدگی را مداوا میکرد ولی خوب نمیشد تا اینکه روزي جوانی به نام سید عبد الأمیر نزد ما آمد، دست مارگزیده را به او نشان دادیم او دستی بر آن کشید و همان روز دست او خوب شد. از او پرسیدیم: این کرامت از کجا به شما رسیده است؟ در پاسخ گفت: جد ما سید ابراهیم در شام وقتی که آب به قبر حضرت رقیه سلام الله علیها افتاد بدن مطهر آن حضرت را سه روز روي دست نگه داشت تا تعمیر قبر پایان یابد و به سبب همین عمل این کرامت به سید ابراهیم و فرزندان او داده شد و من یکی از نوههاي او هستم و این کرامت در مورد شفاي مارگزیده از آثار و برکات حضرت رقیه سلام الله علیها است که به ما رسیده. (1)
5. محمد ادیب آل تقی در کتاب "منتخبات التواریخ" نقل میکند که حضرت رقیه دختر خردسال سیدالشهدا علیه السلام در باب الفرادیس مدفون است. (2)
این خلاصه مستنداتی بود راجع به وجود قبر شریفی، متعلق به رقیه سلام الله علیها
حال قرائن دیگري را بر اصل وجود چنین دختري متذکر میشویم:
ب: قصیده سیف بن عمیره: (3)
جل المصائب بمن أصبنا فاعذری / یا هذه و عن الملامة فاقصری
أفما علمت بأن ما قد نالنا / رزء عظیم مثله لم یذکر
رزء عظیم لا یقاس بمثله / رزء فلم تسمع به أو تبصر
رزء...
و سکینة عنها السکینة فارقت / لما ابتدیت بفرقة و تغیر
و رقیة رق الحسود لضعفها / ولأم کلثوم یجد جدیدها
لثم عقیب دموعها لم یکرر / یبکینه بتحسر و تزقر
یدعون امهم البتولة فاطما / دعوی الحزین الواله المتحیر
یا امنا هذا الحسین مجدلا / ملقی عقیرا مثل بدر فرهر...
****************
1. کتاب معجزات سید هادي خراسانی: ص 9
2. منتخبات التواریخ: ص 45 ؛ باب الفرادیس صد و پنجاه متري مسجد اموي شهر دمشق است این در یکی از دروازههاي مشهور دمشق است و بسیار قدیمی است
( که ملک اسماعیل پسر ملک ابی بکر بن ایوب ( 639 ه) آن را مجدداً ساخت. (تحقیق و پژوهشی پیرامون حضرت رقیه سلام الله علیهاص 248
3. نجاشی: سیف بن عمیرة النخعی عربی کوفی (ثقة) روی عن أبی عبدالله علیه السلام و أبی الحسن علیه السلام له کتاب؛ شیخ طوسی: ثقة کوفی نخعی عربی له کتاب (الموسوعۀ الرجالیۀ المیسرة ص 229)