وقتي رفت - ماه تمام من نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ماه تمام من - نسخه متنی

مریم حیدر زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














وقتي رفت

وقتي رفت دلبسته ي چشماي همديگه بوديم

يه چيزي مثل اوني كه مولوي مي گه بوديم

وقتي رفت حاشيه ي درختامون طلايي بود

ماه تو آسمون بود و قحطي روشنايي بود

وقتي رفت هر دوي ما بد جوري ديوونه بوديم

از اونهايي كه به ياد هر كي مي مونه بوديم

وقتي رفت يه تيكه از گنبد نيلي كنده شد

سرنوشت بازم توي مسابقه برنده شد

وقتي رفت به روش نياورد اشك من داره مياد

بست چشاش و گفت به من گريه نكن خيلي
زياد

وقتي رفت هر دومون و گذاشت توي ناباوري

من بهش گفتم حالا اينبار نمي شه كه نري ؟

وقتي رفت يه عالمه سوالا بي جواب شدن

ماهيا تو تنگناي بلورمون عذاب شدن

وقتي رفت دو تا ستاره افتادن روي زمين

من ازش پرسيدم آخرش چيه اون گفت همين

وقتي رفت پاييز بود و خدا بود و طاق كبود

من نبودم زير طاق آسمون اونم نبود

وقتي رفت غبار نشست رو روياهاي اطلسي

ديگه هيچكسي نشد عاشق چشماي كسي

وقتي مي رفت درا به روي هر دوي ما
بسته بود

يه چيزي مثل يه دل تو اين ميون شكسته بود

وقتي رفت دريا ديگه به ماهيا نگا نكرد

ماه ديگه در نيومد ستاره ادعا نكرد

وقتي رفت لونه ي هيچ پرنده اي چراغ نداشت

واسه درد دل دلم هيچ كسي رو سراغ نداشت

وقتي رفت فهميدم اين كارا همش كار دله

خط زدم رو آرزوم گفتم نه ديگه باطله

وقتي رفت اشكام رو ريختم تا پشيمونش كنم

اما اون گفت نبايد اينجوري حيرونش كنم

وقتي رفت پرنده هاي كوچه بي دونه شدن

عاقلا رفتنش رو ديدن و ديوونه شدن

آخرين لحظه گذاشتم سرمو رو شونه هاش

تا شايد يادش بره دليلا و بهونه هاش

اما ان تصميم ارغوانيش رو گرفته بود

پيش من بود ولي انگار كه از اينجا رفته
بود

وقتي رفت يه قطره اشك از شهر چشماش جاري
بود

همونو ازش گرفتم آخه يادگاري بود

وقتي رفت هيچي ديگه رفته و من بي
خبرم

نامش و نوشتم اما كجا بايد ببرم

بهتر اينه كه بريزم اشكام و پشت سرش

تا شايد نباشه واسه ي هميشه سفرش

كاش بياد مسافرش هر كي سفر كرده داره

كاش بياد و يه دل رو از دلهره در بياره

خداحافظ تمامي سفر كرده هامون

كاش خدا بفرسته اونها رو دوباره برامون


/ 50