آگاهى مجنون از شوهر كردن ليلي - لیلی و مجنون نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لیلی و مجنون - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آگاهى مجنون از شوهر كردن ليلي





  • با اينهمه رنج كز تو سنجم
    غم در دل من چنان نشاندى
    آن روى نه كاشنات خوانم
    عاجز شده ام ز خوى خامت
    با اينهمه جورها كه رانى
    بيداد تو گر چه عمر كاهست
    آنرا كه چنان جمال باشد
    روزى تو و من چراغ دل ريش
    مه گر شكرين بود تو ماهى
    گل در قصبى و لاله در خز
    گر آتش بيندت بدان نور
    باغ ارچه گل و گلاله دارست
    اطلس كه قباى لعل شاهيست
    ز ابروى تو هر خمى خياليست
    گر عود نه صندل سپيد است
    سلطان رخت به چتر مشگين
    از خوبى چهره چنين يار
    تدبير دگر جز اين ندانم
    آزرم وفاى تو گزينم هم با تو شكيب را دهم ساز
    هم با تو شكيب را دهم ساز



  • رنجيده شوم گر از تو رنجم
    كازرم در آن ميان نماندى
    وان دل نه كه بي وفات دانم
    تا خود چه توان نهاد نامت
    هم قوت جسم و قوت جانى
    زيبائى چهره عذر خواهست
    خون همه كس حلال باشد
    به زان نبود كه مي رمت پيش
    شه گر به دو رخ بود تو شاهى
    شيرين ورزين چو شيره رز
    آبش به دهان درآيد از دور
    از ژس رخت نواله خوارست
    با قرمزى رخ تو كاهيست
    هر يك شب عيد را هلاليست
    با سرخ گل تو سرخ بيد است
    هم ملك حبش گرفت و هم چين
    دشوار توان بريد دشوار
    كين جان به سر تو برفشانم
    در جور و جفاى تو نبينم تا عمر كجا عنان كشد باز
    تا عمر كجا عنان كشد باز


/ 203