مقدمه كتاب
حاضر در اصل مقاله اي بوده است به قلم متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري كه در سال 1347 هجري شمسي برابر با 1387 هجري قمري در كتاب " محمد ( ص ) خاتم پيامبران " - كه به مناسبت آغاز پانزدهمين قرن بعثت از سوي مؤسسه حسينيه ارشاد منتشر شد - به چاپ رسيد و پس از آن و در زمان حيات استاد شهيد نيز به صورت رساله اي كوچك به زينت طبع مزين گرديد و اكنون با حروفچيني جديد و اعراب گذاري جملات عربي و با فهرستهاي مختلف به چاپ مي رسد ، باشد كه توصيه امام راحل عزيزمان مبني بر زنده نگاه داشتن آثار آن متفكر گرانقدر عملي گردد و همچنين با رفع شبهات القاء شده در اطراف زندگاني رسول اكرم ( ص ) و با بينشي هر چه روشن تر نسبت به مكتب اسلام در راه اهداف مقدس اين آخرين پيام الهي گام برداريم .يازدهم ارديبهشت 1369 شوراي نظارت بر نشر آثار استاد شهيد مطهر رسول درس ناخواند.يكي از نكات روشن زندگي رسول اكرم ( ص ) اين است كه درس ناخوانده و مكتب ناديده بوده است نزد هيچ معلمي نياموخته و با هيچ نوشته و دفتر و كتابي آشنا نبوده است . احدي از مورخان ، مسلمان يا غير مسلمان ، مدعي نشده است كه آن حضرت در دوران كودكي يا جواني ، چه رسد به دوران كهولت و پيري كه دوره رسالت است ، نزد كسي خواندن يا نوشتن آموخته است ، و همچنين احدي ادعا نكرده و موردي را نشان نداده اس كه آن حضرت قبل از دوران رسالت يك سطر خوانده و يا يك كلمه نوشته است.مردم عرب ، بالاخص عرب حجاز ، در آن عصر و عهد به طور كلي مردمي بي سواد بودند . افرادي از آنها كه مي توانستند بخوانند و بنويسند انگشت شمار و انگشت نما بودند . عادتا ممكن نيست ك شخصي در آن محيط ، اين فن را بياموزد و در ميان مردم به اين صفت معروف نشود . چنانكه مي دانيم - و بعدا درباره اين مطلب بحث خواهيم كرد - مخالفان پيغمبر اكرم در آن تاريخ او را به اخذ مطالب از افواه ديگران متهم كردن ، ولي به اين جهت متهم نكردند كه چون با سواد است و خواندن و نوشتن مي داند كتابهايي نزد خود دارد و مطالبي كه مي آورد از آن كتابها استفاده كرده است . اگر پيغمبر كوچكترين آشنايي با خواندن و نوشتن مي داشت قطعا مورد اين اتهام واقع مي شد اعترافات ديگرا خاور شناسان نيز كه با ديده انتقاد به تاريخ اسلامي مي نگرند كوچكترين نشانه اي بر سابقه خواندن و نوشتن رسول اكرم نيافته ، اعتراف كرده اند كه او مردي درس ناخوانده بود و از ميان ملتي درس ناخوانده برخاست . كارلايل در كتاب معروف الابطال مي گويد : " يك چيز را نبايد فراموش كني و آن اينكه محمد هيچ درسي از هيچ استادي نياموخته است ، صنعت خط تازه در ميان مردم عرب پيدا شده بود . به عقيده من حقيقت اين است كه محمد با خط و خواندن آشنا نبود ، جز زندگي صحرا چيزي نياموخته بود " . ويل دورانت در تاريخ تمدن مي گويد :" ظاهرا هيچ كس در اين فكر نبود كه وي ( رسول اكرم ) را نوشتن و خواندن آموزد . در آن موقع هنر نوشتن و خواندن به نظر عربان اهميتي نداشت ء به همين جهت در قبيله قريش بيش ا هفده تن خواندن و نوشتن نمي دانستند . معلوم نيست كه محمد شخصا چيزي نوشته باشد . از پس پيمبري كاتب مخصوص داشت . معذلك معروف ترين و بليغ ترين كتاب زبان عربي به زبان وي جاري شد و دقايق امور را بهتر از مردم تعليم داده شناخت " 1 . جان ديون پورت در كتاب عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن مي گويد : " درباره تحصيل و آموزش ، آنطوري كه در جهان معمول اس ، همه معتقدند كه محمد تحصيل نكرده و جز آنچه در ميان قبيله اش رايج و معمول بوده چيزي نياموخته است " 2 . كونستان ورژيل گيورگيو در كتاب محمد پيغمبري كه از نو بايد شناخت مي گويد : " با اينكه امي بود ، در اولين آيات كه بر وي نازل شده صحبت از قلم و علم ، يعني نوشتن و نويسانيدن و فرا گرفتن و تعليم دادن است . در هيچيك از اديان بزرگ اين اندازه براي معرفت قائل به اهميت نشده اند و هيچ ديني را نمي توان يافت كه در مبدا آن ، علم و معرفت اينقدر ارزش و اهميت داشته باشد . اگر محمد يك دانشمند بود ، نزول اين آيات در غار ( حرا ) توليد حيرت نمي كرد ، چون دانشمند قدر علم را مي داند ، ولي او سواد نداشت و نزد هيچ آموزگاري درس نخوانده بود . من به مسلمانها تهني1. ترجمه فارسي ج / 11 ص . 14 1.2.چاپ سوم ، ص 17 و . 18 .