مشركين عرب كه تابع كتاب آسماني نبودن - پیامبر امی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر امی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اعرابي كه پيرو يك كتاب آسماني نبودند ، " اميين " گفته مي شده است . بالاتر اينكه اين كلمه حتي به عوام يهود كه سواد و معلوماتي نداشتند با اينكه اهل كتاب شمرده مي شدند نيز اطلاق شده است ، چنانكه در سوره بقره آيه 78 مي فرمايد : و منهم أميون لا يعلمون الكتاب الا أماني . بعضي از فرزندان اسرائيل امي هستند ، از كتاب خود اطلاعي ندارند مگر يك سلسله خيالات و اوهام . بديهي است يهودياني كه قرآن آنان را " امي " خوانده است ، اهل مكه نبوده اند ، غالبا ساكن مدينه و اطراف مدينه بوده اند . سوم اينكه اگر كلمه اي منسوب به ام القري باشد طبق قاعده ادبي بايد به جاي " امي " ، " قروي " گفته شود ، زيرا طبق قاعده باب نسبت در علم صرف ، در نسبت به مضاف و مضاف اليه ، خاصه آنجا كه مضاف ، كلمه " اب " يا " ام " يا " ابن " يا " بنت " باشد به مضاف اليه نسبت داده مي شود نه به مضاف . چنانكه در نسبت به ابوطالب ، ابوحنيفه ، بني تميم طالبي ، حنفي ، تميمي گفته مي شود .

مشركين عرب كه تابع كتاب آسماني نبودن

اين نظريه نيز از قديم الايام ميان مفسران وجود داشته است . در مجمع البيان ذيل آيه 21 سوره آل عمران كه " اميين " در مقابل اهل كتاب قرار گرفته است ( و قل للذين اوتوا الكتاب والاميين ) ، اين نظر را به صحابي و مفسر بزرگ عبدالله بن عباس نسبت مي دهد و در ذيل آيه 78 از سوره بقره از ابوعبيده نقل مي كند ، و از ذيل آيه 75 آل عمران بر مي آيد كه خود طبرسي همين معني را در مفهوم آن آيد
انتخاب كرده است . زمخشري در كشاف نيز اين آيه و آيه 75 آل عمران را همين طور تفسير كرده است . فخر رازي اين احتمال را در ذيل آيه 78 بقره و آيه 20 آل عمران نقل مي كند . ولي حقيقت اين است كه اين معني ، يك معني جداگانه غير از معني اول نيست ، يعني چنين نيست كه هر مردمي كه پيرو يك كتاب آسماني نباشند به آنها " امي " گفته شود هر چند آن مردم تحصيل كرده و با سواد باشند . اين كلمه به مشركين عرب از آن جهت اطلاق شده است كه مردمي بي سواد بوده اند . آنچه مناط استعمال اين كلمه درباره مشركين عرب است نا آشنايي آنها به خواندن و نوشتن بوده نه پيروي نكردن آنها از يكي از كتب آسماني .

لهذا آنجا كه اين كلمه به صورت جمع آمده و به مشركين عرب اطلاق شده است اين احتمال ذكر شده ، اما آنجا كه مفرد آمده است و بر رسول اكرم اطلاق شده است احدي از مفسران نگفته كه مقصود اين است كه آن حضرت پيرو يكي از كتابهاي آسماني نبوده است .

در آنجا بيش از دو احتمال به ميان نيامده است : يكي نا آشنا بودن آن حضرت با خط ، ديگر اهل مكه بودن ، و چون احتمال دوم به ادله قاطعي كه گفتيم مردود است، پس قطعا آن حضرت از آن جهت امي خوانده شده است كه درس ناخوانده و خط نانوشته بوده است .

مال همان است كه آقاي دكتر سيد عبداللطيف از پيش خود اختراع كرده و احيانا آن را با معني سومي كه ذكر كرديم و از مفسران قديم نقل كرديم ، خلط كرده است . مشاراليه مي گويد .

" كلمات " امي " و " اميون " در قرآن در چند جاي مختلف به كار رفته است ، اما هميشه و همه جا فقط يكي معني از آن مستفاد مي شود . كلمه امي در لغت اصلا به معني كودك نوزادي است كه از بطن مادر متولد مي شود و با اشاره به همين حالت حيات و زندگي است كه كلمه امي را با معني ضمن آن به معني كسي كه نمي تواند بخواند و بنويسد تعبير كرده اند . كلمه امي همچنين به معني كسي است كه در " ام القري " زندگي مي كرده است . ام القري يعني مادر شهرها ، شهر پايتخت و عمده ، و اين صفتي بود كه اعراب زمان پيغمبر براي شهر مكه قائل بودند .

بنابراين كسي كه اهل مكه بود امي نيز ناميده مي شد . يك مورد استعمال ديگر كلمه امي براي كسي است كه با متنهاي قديم سامي آشنايي نداشته است . و از پيروان ديانت يهود يا دين مسيح كه در قرآن به عنوان " اهل الكتاب " ناميده شده اند ، نبوده است .

در قرآن كلمه " اميون " براي اعراب پيش از اسلام كه كتاب مقدسي نداشته اند و پيرو تورات و انجيل هم نبوده اند ، به كار رفته است و در مقابل كلمه " اهل الكتاب " قرار مي گرفته است . در حالي كه براي كلمه امي اينهمه معاني مختلف وجود دارد معلوم نيست چرا مفسران و مترجمان قرآن ، چه مسلمان و چه غير مسلمان ، فقط معني ابتدايي يعني نوزاد چشم و گوش بسته را گرفته اند و آن را به بي سواد و جاهل تعبير كرده اند و در نتيجه اهل مكه پيش از اسلام را نيز اميون يا گروهي بي سواد معرفي كرده اند . ! . (1).

1. نشريه كانون سر دفتران ، شماره آبان ماه 1344 ، نقل از نشريه آموزش و پرورش شماره شهريور . 1344 .

/ 39