پیامبر امی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر امی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آري ، تا اين حد اين آثار متبركه كه حفظ و نگهداري مي شده است . چگونه ممكن است كه رسول خدا حداقل يك سطر نوشته باشد و با آن عنايت عجيب مسلمين به حفظ آثار خصوصا آثار متبركه - باقي نمانده باشد ؟ ! مسأله نوشتن آن حضرت حتي در دوره رسالت ، طبق قرائن و امارات منتفي است ، اما مسأله خواندن آن حضرت را در دوره رسالت نمي توان به طور قطع منتفي دانست ، هر چند دليل كافي بر خواندن آن حضرت حتي در اين دوره نداريم بلكه بيشتر قرائن از نخواندن آن حضرت حتي در اين دوره حكايت مي كند . جريان حديبيه.

در تاريخ زندگي رسول اكرم جريانهايي پيش آمده كه روشن مي كند آن حضرت حتي در دوره مدينه نه مي خوانده و نه مي نوشته است . در ميان همه آنها حادثه حديبيه به علت حساسيت خاص تاريخي از همه معروفتر است و با آنكه نقلهاي تاريخي و حديثي اختلافاتي با يكديگر دارند ، باز هم تا حدود زيادي به روشن شدن مطلب كمك مي كند . در ماه ذي القعده سال ششم هجري ، رسول خدا ( ص ) به قصد انجام عمره و حج ، مدينه را به سوي مكه ترك كرد ، دستور داد شترهاي قرباني را با علائم قرباني همراهشان سوق دهند . اما همينكه به حديبيه - تقريبا در دو فرسخي مكه - رسيدند قريش جبهه گرفتند و مانع ورود مسلمين شدند . با اينكه ماه حرام بود و طبق قانون جاهليت نيز قريش حق نداشتند مانع شوند و رسول اكرم توضيح داد.

جز زيارت كعبه قصدي ندارم و پس از انجام اعمال برمي گردم ، قريش موافقت نكردند . مسلمانان اصرار داشتند كه به عنف وارد مكه شوند ولي رسول اكرم حاضر نشد و نخواست احترام كعبه بريزد . موافقت شد پيمان صلحي ميان قريش و مسلمانان منعقد گردد . صورت پيمان صلح را پيغمبر اكرم املا مي كرد و علي ( ع ) مي نوشت .

پيغمبر اكرم فرمود بنويس : " بسم الله الرحمن الرحيم " .

سهيل بن عمرو نماينده قريش اعتراض كرد و گفت اين شعار شماست و ما با آن آشنايي نداريم ، بنويسيد " بسمك اللهم " . رسول اكرم موافقت كرد و به علي فرمود اين طور بنويس . بعد فرمود بنويس اين قراردادي است كه ميان محمد رسول الله و قريش منعقد مي گردد . نماينده قريش اعتراض كرد و گفت ما تو را رسول الله نمي دانيم ، فقط پيروان تو تو را رسول الله مي دانند ، ما اگر تو را رسول الله مي دانستيم با تو نمي جنگيديم و مانع ورود تو به مكه هم نمي شديم ، اسم خود و اسم پدرت را بنويس . رسول اكرم فرمود شما مرا چه رسول الله بدانيد و چه ندانيد من رسول الله ام . سپس به علي فرمان داد كه بنويس : " اين پيماني است كه ميان محمد بن عبدالله و مردم قريش منعقد مي شود " . اينجا بود كه مسلمانان سخت برآشفتند ، و هم از اين به بعد است كه نقلهاي تاريخي در بعضي خصوصيات با هم اختلاف دارد از سيره ابن هشام و صحيح بخاري " باب الشروط في الجهاد والمصالحة مع اهل الحرب " ( 1 ) برمي آيد كه اين اعتراض قبل از نوشتن كلمه " رسول الله " صورت گرفت و همان وقت رسول اكرم موافقت.

1. ج / 3 ص . 242 .

/ 39