دريای موج خيز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دريای موج خيز - نسخه متنی

علی ابوالحسنی منذر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر آن تصور و اين دورنما را از وحدت اسلامى بپذيريم - كه ظاهراً گريزى از آن نيست - نقش مثبت و كارسازِ الغدير، در اتحاد اسلامى كاملاً روشن مى شود؛ چه، الغدير از يك سو با معرفى منطق تشيع به برادران اهل سنت و نقد تهمت هاى ناروا به شيعيان، موانع وحدت را از سر راه مسلمين بر مى دارد [ امينى در الغدير "ج 3، ص 78-333" سخنان و اظهارات دوازده تن از نويسندگان اهل سنت را به شدت نقد كرده و خطاها، افتراها و تناقض گويى هاى آنان را درباره شيعه برملا ساخته است؛ سپس تحت عنوان 'الآن حَصحَصَ الحق' "اينك، حقيقت آشكار شد" مى نويسد: 'اكنون لازم است كه پرده از منظور خويش در نقد اظهارات اين افراد برداريم. آن چه ما به دنبال آنيم، بيدار ساختنِ شعور امت اسلامى و توجه دادنِ آن ها به مصالح عمومى خود و روى آوردنِ ايشان به اتحاد و همزيستى مسالمت آميز با يكديگر است، تا مرزهاى اسلام را از سيل فسادى كه به سويشان هجوم آورده پاس دارند...' "همان، ص 334" آن گاه جامعه مسلمين را قسم داده، مى پرسد: 'آيا عاملى قوى تر از اين گونه كتاب ها در ايجاد كينه و تفرقه ميان مسلمانان و نابودى وحدت عربى و اخوت اسلامى در بين آن ها وجود دارد؟' و در پى آن، به حكام ممالك اسلامى، همچون دولت مصر، به شدت اعتراض مى كند كه چرا و چگونه، اجازه چاپ و نشر اين كتاب ها را مى دهند و افسوس مى خورد كه كشور نيل، به رغم نام نيك چند قرنى اش، در حال حاضر، صحنه تاخت و تاز نويسندگان و شاعرانى چون موسى جاراللَّه، عبداللَّه قصيمى، احمدامين، محمدرشيدرضا، طه حسين، شيخ خضرى، محمدثابت و عبدالظاهر ابوالسمح است كه با قلم هاى مسموم و تفرقه انگيزشان، بين دو فرقه بزرگ شيعه و سنى بذر كينه و نفاق مى پاشند.... "همان، ص 334 - 335". ] و از سوى ديگر با انگشت نهادن بر موضوعِ كليدى و راه گشاىِ 'غدير' و تبيين پيامِ نجات بخش و وحدت آفرينِ آن، راه را بر همدلى و هم انديشىِ عميق و پايدارِ امت اسلام مى گشايد. به بيان مرحوم دكتر صلاح الصاوى، اديب و شاعرِ مستبصرِ مصرى 'استدلالات امينى در الغدير بر حقانيت مذهب تشيع، عموماً بر اقوال ائمه و بزرگان اهل سنت و جماعت متكى است و مى توانيم كتاب الغدير را چون پُلى بدانيم كه علامه، آن را بين جهان تسنن و تشيع برقرار ساخته است.' [ يادنامه علامه امينى، ضميمه روزنامه رسالت، همان، ص 28. ] چنين است كه به حق بايد پذيرفت: اَلغَديرُ يُوحِّدُ الصُّفوفَ فى الملأِ الإِسلامى.

موضوعِ 'الغدير و وحدت اسلامى' از موضوعاتى است كه از همان بدو تأليف اين كتاب، مطمحِ بحث و نظر متفكران گوناگون و خودِ امينى بوده است. استاد شهيد مرتضى مطهرى، طى مقاله اى با همين عنوان، اين نكته را به شيوايى بازكرده اند. [ مطهرى، مرتضى، 'الغدير و وحدت اسلامى' در: حكيمى، محمدرضا، حماسه غدير، ص 528 - 537. ]

استاد مطهرى مى فرمايد:

...مصلحان و دانشمندان روشن فكر اسلامىِ عصر ما، اتحاد و همبستگىِ ملل و فِرَقِ اسلامى را - خصوصاً در اوضاع و احوال كنونى كه دشمن از همه جوانب بدان ها هجوم آورده و پيوسته با وسايل مختلف درپى توسعه خلافات كهن و اختراع خلافات نوين است - از ضرورى ترين نيازهاى اسلامى مى دانند. اساساً چنان كه مى دانيم، وحدت اسلامى و اخوت اسلامى، سخت مورد عنايت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهم مقاصد اسلام است. قرآن و سنت و تاريخ اسلام گواه آن مى باشد.

از اين رو، براى برخى اين پرسش پيش آمده كه آيا تأليف و نشر كتابى مانند 'الغدير'، كه به هر حال، موضوع بحث آن، كهن ترين مسئله خلافىِ مسلمين است، مانعى در راه هدف مقدس و ايده آل عالىِ 'وحدت اسلامى' ايجاد نمى كند؟ [ مطهرى، مرتضى، 'الغدير و وحدت اسلامى' در: حكيمى، محمدرضا، حماسه غدير، ص 528 - 537. ]

/ 41