همسر نوح - زن در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زن در قرآن - نسخه متنی

علی دوانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از پروين اعتصامى بشنويد:




  • خود راءى مى نباش كه خود راءيى
    راند از بهشت آدم و حوّا را



  • راند از بهشت آدم و حوّا را
    راند از بهشت آدم و حوّا را



همسر نوح

مطابق نص صريح قرآن مجيد، نوح پيغمبر مدت 950 سال در ميان قوم زيست و به تبليغ و راهنمايى آنان پرداخت .(8) نوح پيغمبر مردم را سرزنش ‍ مى كرد كه چرا ايمان به خداى يكتا نمى آورند و از سنگ ، بت ساخته و آنها را پرستش مى كنند؟ عمر نوح در روايات اسلامى افزون از هزار سال بوده است . در مدت 950 سال ماءمور تبليغ خلق بوده و هدايت قوم را به عهده داشته است . مردم آن روز با اينكه هنوز تعداد زيادى نبوده اند مع الوصف بر اثر هواخواهى و سركشى نفس در شرك و بت پرستى و فساد اخلاق فرو رفته بودند.

نوح از يك خانواده شهرى ، زنى به همسرى گرفت . اين زن اگرچه پاكدامن بود ولى يك عادت ناپسند داشت كه به همان سبب نيز قرآن مجيد او را توبيخ و ملامت كرده است . زن نوح اسرار خانه را به خارج مى برد و از شوى خود به اين و آن شكايت مى نمود.

زن نوح با همه تبليغات پيگير و طولانى همسرش پيغمبر خدا، كافر بود و ايمان به خداى يگانه نداشت . او نيز تحت تاءثير انحراف فكرى مردم محيط از اينكه مبداء عالم را خداى خالق توانا و آفريدگار لايزال بداند امتناع مى ورزيد و در مقابل نصايح مشفقانه و تذكرات خيرخواهانه نوح پيغمبر، سرپيچى مى نمود.

مردم در غفلت و بى خبرى به سر مى بردند، نه درباره فلسفه خلقت و آفرينش خود مى انديشيدند و نه از اعتقاد خرافى و كردار ناپسند و رفتار زشت خود احساس شرمسارى مى نمودند.

سالهاى سال سپرى شد و قوم نوح همچنان در معصيت و نافرمانى الهى فرو رفته بودند و نسبت به وضعى كه داشتند شادى مى كردند. در طول اين مدت دراز تعداد كسانى كه به نوح گرويدند و دعوت او را اجابت نمودند، به صد نفر نرسيد! زن نوح نيز همرنگ جماعت شده بود و از اينكه يكتاپرست باشد سرباز مى زد. او علاوه به شوهر خود نيز خيانت مى نمود و پاس احترام او را نگاه نمى داشت . زن نوح به ميان قوم مى آمد و آنان را از پذيرش دعوت همسرش نوح برحذر مى داشت و مى گفت : او پير شده و قدرت تعقل و تفكر خود را از دست داده است !

گوش به او ندهيد كه عقل درستى ندارد!!

در نتيجه نوح نه تنها از اينكه پس از سالهاى متمادى و تبليغات دامنه دار قومش همچنان در گمراهى فرو رفته بودند، رنج مى برد بلكه خيانت همسرش و اينكه وى نيز با گمراهان همفكر است حتى آنان را به گمراهى بيشتر تشويق هم مى كند، رنج بيشتر مى برد. اين وضع چندان ادامه پيدا كرد تا سرانجام حوصله نوح به سر آمد.

او ديگر از اصلاح قوم و به راه آمدن آنان ماءيوس شد و دعوت خود را بى نتيجه ديد. نوح قوم گناهكار و بى بندوبار را نفرين نمود و عرض كرد: ((خدايا! تمام اين مردم كافر و بى دين را نابود گردان و يك نفر از آنان را در روى زمين باقى مگذار(9))).

البته اين هنگامى بود كه نوح همه چيز را به قوم خود گفت ولى قوم در خود سرى ولجبازى و شرارت و نافرمانى كه پيش گرفته بودند اصرار ورزيدند. خداوند ماجراى نصايح نوح و سخنان نافذ و سازنده او را در قرآن مجيد در ((سوره نوح )) بدينگونه به تفصيل شرح مى دهد: ((ما نوح را به سوى قوم فرستاديم و گفتيم كه قوم خود را از نافرمانى ما بيم ده ، پيش از آنكه عذاب ما آنان را فرا گيرد)).

نوح هم به سوى قوم آمد و گفت : اى قوم ! من براى هدايت و بيم دادن شما از عذاب الهى آمده ام ، آمده ام كه به شما بگويم خداى يگانه را پرستش كنيدو از كيفر او بر حذر باشيد و اطاعت ذات مقدسش را گردن نهيد تا شما را بيامرزد. بدانيد كه چون مرگتان در رسد، چيزى جلو آن را نمى گيرد ((و چون با اين همه پند و اندرز باز هم از خواب غفلت بيدار نشدند و ترتيب اثرى به مواعظ نوح ندادند)) نوح گفت : خدايا! من قوم خود را شب و روز دعوت به دين حق كردم ولى آنان به جاى اينكه گوش فرا دهند،دسته دسته گريختند.

/ 46