در قرآن درچهار سوره زير به « ستاره» سوگند ياد شده است:
1ـ سوره نجم/1
«والنجم اذا هوي؛ سوگند به اختر چون فرود ميآيد».
2ـ سوره واقعه /75
«فلااقسم بمواقع النجوم؛ نه (چنين نيست كه ميپنداريد) سوگند به جايگاههاي ستارگان».
3ـ سوره تكوير/19ـ15ك
« فلا اقسم بالخنس ، الجوار الكنس، واليل اذا عسعس ، الصبح اذا تنفس،انه لقول رسول كريم؛ نه، نه! سوگند به اختران گردان، نهان شوند واز نوآيند،سوگند به شب چون پشت گرداند،سوگند به صبح چون دميدن گيرد، كه (قرآن) سخن فرستاده بزرگواري است».
4ـ سوره طارق/4ـ1
« والسماء و الطارق، و ماادريك ما الطارق، النجم الثاقب، ان كل نفس لما عليها حافظ؛ سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد، و تو چه ميداني كه اختر شبگرد چيست؟ آن اختر فروزان هيچ كس نيست مگر آنكه نگاهباني بر او ( گماشته شده) است».
محور كلي قسمها
خداوند با قسم به حالات مختلف ستاره امور مهمي را تأكيد ميورزد از جمله: 1 چنانچه ستاره در دل شب تاريك راه را براي مساف در راه مانده روشن و به سوي مقصدش هدايت ميكند تا مسير اصلي را باز شناسد، پيامبر (ص) همچون ستارهاي درخشان انسانها را از جهل و ناداني به سوي كمال و سعادت واقعي هدايت ميكند. 2ـ خداوند سبحان با قسم به جايگاه ستارگان در تثبيت و تقرير حقيقت حق بودن قرآن و اينكه قرآن از طرف ربالعالمين است مورد تأكيد قرار ميدهد. 3ـ يقيني و قطعي بودن سخنان قرآن و اينكه در قرآن سخنان هزل و بيهوده راه ندارد. 4ـ نظم و ترتيب خاص ستارگان، بيانگر وجود فاعلي مختار و مقتدر است كه به انجام هر كاري قادر و تواناست .