از جمله كاربردهاي سوگند در قرآن كريم، همراه بودن قسم با شرط است. مانند: « واقسموا بالله جهد ايمانهم لئن جاءتهم أية لنؤمنن؛ و با سختترين سوگندهايشان، به خدا سوگد خوردند كه اگر معجزهاي بر آنان بيايد، حتماً بدان ميگروند».
نتيجه
سوگندهاي قرآني از وجوه اعجاز قرآن و سرشار از آموزههاي ارزشمند است. سوگند در كلام شيوهاي است به درازاي عمر بشر و براس اتوار سازي ديدگاهها و باورها. قرآن نيز از اين شيوه بهره جسته اما بنياد آن را ديگرسان ساخته است. خداوند در آيات قرآن با روشهاي مختلف ، گاه با ادله و برهان و گاه با بيان سرگذشت پشتيبان و گاه با بيان سوگندهاي عظيم اصول سه گانه دين را (توحيد، نبوت، معاد) به اثبات رسانده و مورد تاكيد قرار داده است. خداوند متعال حجم بيشتري از آيات را به خود اختصاص داده، سوگندهايي نيز از زبان بندگان خود ( اعم از مؤمن و كافر) و يا ابليس بيان شده است . خداوند با اين سوگندها از يكسو انسان را به تفكر و تدبر در امور عظيم فرا ميخواند و از سوي ديگر جا اين سوگندها اصول اساسي دين (توحيد ، نبوت، معاد) را به اثبات ميرساند تا جاي هيچ شك و شبهاي براي انسانهاي ديرباور باقي نماند. خداوند با قسم به ملائكه عظيم و با اقتدارش « توحيد» را ، با سوگند به قرآن، « نبوت» را و با سوگند به « طور، كتاب مسطور، بيت معمور، ...»، «معاد» را از امور محقق و حتمي الوقوع معرفي كرده است. سوگندهاي قرآني اكثراً از آيات مكي اند و اين نشان ميدهد كه خداوند درابتداي نزول قرآن با اهل مكه به شيوه استدلال سخن نگفته است؛ زيرا زمينه اين گونه بحثها نبوده و از سوي ديگر در نزد اعراب سوگند ياد كردن رواج داشته است؛ لذا خداوند با اين شيوه بياني با آنان سخن گفته است تا دل آنان را نرم و توجه آنان را به آيات الهي جلب نمايد.