در بسياري از آيات، با سوگند به قرآنو ساير پديدههاي با عظمت ديگر همچون : شب، روز، فجر، قلم، .... حقانيت رسالت حضرت رسول(ص) را به اثبات رسانده است . خداوند با سوگند به قرآن مسير هدايت نبوي را ثابت كرده است، همان قرآني كه تمام فصيحان عرب در «تحدي» با آن شكست خوردهاند؛ قرآني كه مشتمل بر حكمتها و معارف بلند الهي است و واضحترين دليل براي اثبات حقانيت و صداقت رسول خدا(ص) است و در بسياري آيات به دفاع از حضرتش پرداخته و رسالت حضرت را مورد تأكيد قرار داده است . مانند آيه «يس، و القرآن الحكيم، انك لمن المرسلين؛ يس، سوگند به قرآن حكمت آموز، كه تو قطعاً از پيامبراني »(يس/3ـ1).
3ـ وقوع حتمي و قطعي قيامت
تحقق قيامت در بسياري از آيات با سوگندهاي عظيم و استوار، مورد تأكيد و اثبات قرار گرفته است كه نشانگر اهميت «معاد» است. مشركان ومنكران قيامت با ترفندهاي مختلفي درصدد انكار قيامت بودند؛ خداوند با طرح اين مسألة مهم در آيات مختلف، سخن آنان را ابطال ساخته، وقوع قيامت را يك امر قطعي و يقيني و يك امر لازم و ضروري معرفي و الذاريات ذروا... انما توعدون لصادق، و ان الدين لواقع ؛ سوگند به بادهاي ذره افشان ... كه آنچه وعده داده شدهايد راست است و روز پاداش واقعيت دارد»(ذاريات/6ـ1). خداوند به امور چهارگانهاي كه عبرتها و ادله روشني بر ربوبيت و هدايت و عظمت قدرت الهي دارد، قسم ياد كرده است تا آمدن روز «بعث» و روز«حساب» را به اثبات برساند.
4ـ حقانيت وحي
« خداوند براي «حق»بودن قرآن قسم ياد كرده است، آن را گفتار«رسول كريم» و سخني كه بين «حق و باطل» فاصله مياندازد،معرفي كرده است، « و السماء ذات الرجع 1000 نه نقول فصل ؛ سوگند به آسمان بارش انگيز.... كه در حقيقت، قرآن گفتاري روشنگر و قاطع است »(طارق/13ـ12) و در آيات بسياري بر وحياني بودن قرآن، قسم ياد كرده است [11] ». يك ويژگي جالب اين است كه در برخي آيات سوگند به خود قرآن، حقانيت قرآن را مورد تأكيد قرار داده است كه در حقيقت تناسب و پيوند، بخوبي رعايت شده و هشداري است بر اين نكته كه چيزي بالاتر از قرآن وجود ندارد تا قرآن را تأكيد و تثبيت كند. مانند آيه:« حم و الكتاب المبين انا جعلناه قرانا عربيا لعكم تعقلون؛ حاء ،ميم،سوگند به كتاب رونشگر، ما آن را قرآن عربي قرار داديم، باشد كه بينديشد»(زخرف/3ـ1) .
5ـ حالات و صفات انسان
يكي ديگر از موضوعات مطرح در آيات قسم،حالات مختلف انسان است. خداوند در حقيقت با اشاره به صفات گوناگون انسان،او را متوجه ارزشهاي والاي درونياش ميكند، به او ميفهماند كه هلاكت و سعادت او به دست خودش است و عدم توجه به آن حالات و ارزشها، باعث نگون بختي ميشود به طوري كه گاه از حيوانات نيز پستتر ميگردد. خداوند رمز سعادت انسان را با سوگندهاي يازدهگانه در سوره شمس بيان ميكند؛ عظمت اين امر به حدي است كه انسان با تربيت ،تزكيه نفس و پرورش استعدادهاي درونياش، ميتواند خلقت نيكوي خود را حفظ كند و در مرتبهاي بالاتر از همه موجودات قرار گيرد. براستي كه سعادت حقيقي او در گروه « تزكيه نفس» است: « و الشمس وضحيها و القمر اذا تليها و ... فالهمها فجورها و تقويها، قدافلح من زكيها ، و قدخاب من دسها؛ سوگند به خورشيد و تابندگياش، سوگند به ماه چون پي(خورشيد) رود و ....پس پليدكاري و پرهيزگارياش را به آن الهام كرد،كه هر كس آن را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد و هر كه آلودهاش ساخت قطعاً درباخت»(شمس/10ـ1). خداوند در سوره تين با بيان چهار سوگند،خلقت انسان را بهترين خلقت معرفي ميكند و از نظر جسمي و روحي او را در مرتبهاي بالاتر از موجودات ديگر قرار ميدهد. در سوره عاديات يكي ديگر از حالات انسان را ذكر ميكند؛ خصلت ناسپاسي انسان كه خودش بر آن شهادت ميدهد، او را به هلاكت ميرساند و علتش تنها «حب مال» است. در سوره عصر بر عاقبت انسان تأكيد ميكند كه انسانها در ضرر و زيان آشكار هستند ، مگر كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دهند. خلاصه خداوند با اشاره به صفات گوناگون انسان، مسير هدايت و سعادت جاويدان را از هلاكت مشخص ميكند.