عترت پاكيزه رسول خدا (ص) بعد از پيامبر گرامي، افضل و اشرف انسانهايند و همه مردم محتاج بدانند. پيامبر (ص) كتاب و عترت را قرين و عديل يكديگر قرار داده، به طوري كه فرموده است: اين دو تا روز قيامت از يكديگر جدا نميشود و تمسك به اين دو مانع گمراهي و ضلالت امت است. پس اگر در ميان افراد امت، فردي يا افرادي مانند عترت يا افضل از آن مي بود، امت را به تمسك عترت به طور خاص امر نميفرمود، بلكه اگر در ميان مردم، فردي يا افرادي افضل از عترت، پاك باشند، بايد امر فرمايد كه متمسك شوند به آن كساني كه افضلند، پس جدا نشدن قرآن از عترت، دلالت ميكند كه جميع امت، محتاج به عترتند، زيرا همه مردم محتاج به علم قرآن هستند، و از آن طرف عدم جدايي عترت از قرآن دلالت دارد كه عترت پاك به هيچ فردي از افراد امت، محتاج نيستند.
آباداني دين
همه ميدانيم كه از جن و انس به «ثقلان» تعبير شده است، و اينكه به جن و انس، ثقلين گفتهاند براي اين است كه، ثقل زمين بوده و به وسيله آن دو زمين آباد ميگردد. تشبيه قرآن و عترت به ثقلين، از اين جهت است كه با عمل به آنها، امر اجتماع بشري اصلاح و امر دين احياء ميشود. چنانكه عمران و آباداني روي زمين به وسيله جن و انس نيز به ثقلين تعبير شده است.
مصونيت از خطا
مصونيت كتاب و عترت از هرگونه لغزش و اشتباه، و پاكي از هرگونه پليدي و آلودگي و دوري از باطل و كذب، استفاده ديگري است كه از حديث ثقلين ميشود. مؤيد اين معني بعضي از فقرات حديث ثقلين است. معلوم است كه صيانت از قرآن كريم، از طرف خداوند عليم و دانا است. «لايأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه»[11] طهارت عترت طيبه از اين جهت است كه خداوند متعال هرگونه رجس و پليدي را از آنها دور نموده و آنها را پاك قرار داده است «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهلالبيت و يطهركم تطهيراً»[12] و نفس قرائت اهل بيت (ع) با قرآن مجيد، خود مستلزم اين معني است كه از قول و عمل اهل بيت (ع) نيز بايد پيروي شود، چون امامان معصوم، مصون از اشتباه هستند. مانند قرآن مجيد. اگر قرآن، مصون از خطاست طبعاً قرين و عدل آن نيز مصون از لغزش است. زيرا صحيح نيست كه فرد يا افراد خطاكار، عديل و همسنگ قرآن شوند، پس اين حديث گواه بر عصمت آنان از هر نوع اشتباه است. علاوه بر اين، پيامبر (ص) فرمودند: عترت از قرآن جدا نميشود «لن يفترقا» تمسك به آنها، موجب ضلالت و گمراهي نميشود «ان تمسكتم بها لن تضلوا … » پس نتيجه ميگيريم عترت بايد معصوم باشند. كه هيچ وقت از قرآن جدا نشوند تا در تمسك به آنان، مصونيت از ضلالت حاصل شود. و به عبارت ديگر اگر عترت، عصمت نداشته باشد توصيه پيامبر (ص) به تمسك و تبعيت از آنان صحيح نبوده و رسول خدا (ص) از روي هوي و تمايل شخصي، سخني نميگويد. چنانكه در سوره نجم آيه 3 و 4 ميخوانيم « و ما ينطق عنالهوي، ان هو الا وحي يوحي» نتيجه ميگيريم كه حديث ثقلين گواه بر عصمت و عدم لغزش عترت طاهره است.