ب: ويژگي هاي فرد منتخب - یک منبع با ارزش در باب سیاست اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یک منبع با ارزش در باب سیاست اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در اين صورت, رعايت عدل در ميان مردم, اولين مصداقش رعايت حقوق است. رعايت حقوق, اعطاي حق هر ذي حقي است كه به هر دليل, و بيشتر در ديد شرع, صاحب آن حق شده است. افزون بر بعد اثباتي عدل كه پرداخت حق به ذي حق است, بعد انكاري آن, نفي ظلم و تعدّي و در يك سخن ايجاد شرايطي است كه همه مردم به ويژه ضعفا كه آسيب پذيرترند, از ظلم و اجحاف هر قدرتمندي در امان باشند; به تعبير روشن تر, امنيت مصداق يا وسيله يا ابزار تحقق عدل است; شرايطي كه هر ذي حقي به حق خود برسد و از ظلم و تعدي و غصب حقوق بر كنار بماند.

نويسنده در همين فرامين, مصاديق روشني از رعايت حقوق, حفظ اصول عدالت, تأمين امنيت و مقابله با ظلم را به دست داده است. در فرماني كه براي تعيين رئيس سرخس به رياست آن شهر نوشته شده, آمده است:

بر احترام و توقير و اكرام و ائمه و علما و مشايخ و اعيان آن خطه متوفّر باشد و حقوق و ذمم همگنان بر مقادير درجات و مراتب طبقات مرعي و مقضا دارد و تقديم هرچه به تخفيف كافه رعايا پيوندد و متضمن دل فارغي و آسايش ايشان نمايد از لوازم داند و در ازاحت رنج اقويا از ضعفا و ازالت تحكم اغنيا بر فقرا مبالغت كند و نگذارد كه از جهت مجتازان و گزيدگان حشم و متجنده و ارباب حوالات ديواني به عوارض و علف با آن رعايا خطاب رود و چنان سازد كه ايشان از تمهيد رسوم محدثه و تعرض محالات مصون و محروس باشند و در كنف امن و عدل روزگار مي گذرانند.12

احسان در كنار عدل, به معناي گذشت درباره كساني است كه رعايت عدل براي آن ها, قدري دور از رأفت و مهرباني است. عدل تنها, قدري خشك و بي روح است; آن چه آن را كامل مي كند, مفهوم احسان است.

به طور كلي, يكي از اساسي ترين مفاهيم در حفظ و ثبات دولت در اين فرامين, رعايت احكام شرعي است; با اين حال, وقتي نوبت به احكام قضا و حسبه و اوقاف و تعيين مدرّس مي رسد, بر اين نكته تأكيد بيشتري مي شود. چه (تفويض اعمال شرعي به ائمه و علما كه اساس دين و اسلام به ايشان راسي و راسخ است از واجبات باشد و تقويت و تربيت ايشان در آن چه ملابست كنند و متقلد آن گردند, از لوازم و مفترضات)22 در ديگر جاي, در ابتداي حكمي كه براي تعيين قاضي گلپايگان داده شده آمده است: (قضا و حكومت بزرگ تر شغلي است از اشغال ديني و نازك تر عملي است از اعمال شرعي و ترتيب آن كردن و تيمار داشت آن به مستحقي از ائمه دين و علماي شريعت تفويض فرمودن از فرايض باشد.)32

در چنين جامعه اي كه ثبات دولت و نظام شمل مملكت بر پايه احياي معالم دين و تشييد احكام شرعي مي باشد, بايد منزلت علما محفوظ بماند. لذاست كه به صراحت در يكي از اين فرامين آمده است: اجلال و اعزاز ائمه و علما كه خزنه علوم دين و حفظه قواعد شرع اند, از دواعي ثبات دولت و موجبات نظام شمل مملكت باشد.24

ب: ويژگي هاي فرد منتخب

دومين بخش فرامين, نام بردن از فردي است كه براي آن مسئوليت انتخاب شده كه در ضمن آن, به بيان ويژگي هاي او پرداخته شده است. در بيان همين ويژگي هاست كه مي توان به برخي از ديدگاه هاي سياسي حاكم بر كارگزاران دولت سلجوقي پي برد. طبيعي است كه براي هر منصبي, به تناسب, ويژگي هاي خاصي در نظر گرفته شده است.

يك ويژگي كلي كه در بسياري از موارد لحاظ شده, بستگي خانوادگي افراد و انتخاب آن ها از اهل بيوتات و خاندان هاي بنام و اصيل در اصطلاح (خاندان قديم)25 است. در اصل, يك ملاك مهم براي انتخاب افراد براي سمت هاي مختلف دراين دوره, اصالت خانوادگي است. اين خاندان ها در بسياري از موارد به طور موروثي, مناصبي چون رياست شهر, قضا و يا تدريس را به عهده داشته اند. اعتقاد به انتخاب افراد از اين خاندان ها, يكي از اساسي ترين و رايج ترين ملاك ها در گزينش مي باشد كه معمولا در فرامين با عبارت (چون از عادات دولت ما معهود و متعارف است حقوق اسلاف در اخلاف رعايت فرمودن و جاه و جاي پدران به فرزندان سپردن) بيان مي كند.26 به عنوان نمونه, خاندان صاعديان, براي سال ها, منصب قضاوت را در نيشابور عهده دار بودند. در حكمي كه سلطان سنجر براي شيخ الاسلام ابوالبركات محمد بن احمد بن صاعد نوشته, آمده است:

و پوشيده نيست كه از خاندان صاعديان در اشتهار مآثر و فضائل و اشتمال بر مفاخر و محامد چه صيت منتشر شدست و همواره اكابر و اماثل آن خاندان مذكور و مشهور به صدد جلايل اعمال دين بوده اند… و ملوك و سلاطين اسلام ما, به روزگار ايشان تقرّب و تيمّن نموده و تربيت و تقويت ايشان به فال داشته و ما از مبدأ طلوع رايت دولت الي يومنا هذا, اقتدا درين معني به اسلاف خويش داشته و هرگز آن خاندان را از اعزاز و تبجيل خالي نگذاشته.

نمونه ديگر خاندان سمعاني است كه ابتدا حنفي بوده و سپس به مذهب شافعي گرويدند و رياست شافعيان خراسان را عهده دار شدند. سلطان در حكمي كه براي تعيين ابوسعد عبدالكريم بن محمد سمعاني(م265) ـ نويسنده الانساب والتحبير ـ به سمت رياست اصحاب شافعي خراسان داده با تأكيد بر اصل (احياي خاندان قديم) آمده است:

/ 16