5.توجه قلب هاى ميليونها انسان مسلمان درسراسرجهان،به اين سرزمين است :
دل هاى مشتاق مسلمانان، به سوى اين سرزمين گرايش دارد و همه ساله در موسم حج تنها تعدادى از اين علاقمندان توفيق حضور در اين شهر را مى يابند; { ...فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ...} .
6 . يكسانىِ ساكنان مكه بامردمان ديگرجاى ها،كه براى حج گزارى به آنجا مى آيند :
كسانى كه به اين شهر وارد مى شوند، با آنان كه پيش از آنها در اين شهر سكونت داشته اند، يكسان و برابرند; « { ...سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ...} ; فَالْعَاكِفُ الْمُقِيمُ بِهِ وَ الْبَادِي الَّذِي يَحُجُّ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ».(2) «عاكف» كسى است كه در مكه ساكن است و «بادى» كسى است كه از ديگر سرزمين ها براى حج گزارى به آن ديار مى رود.
7 . اداره امور شهر مكه به وسيله صالحان، فرمان خداوند است :
فرموده خدا است كه بايد تصدّى امور و توليت شهر مكه در دست متّقين و صالحان باشد; { ...وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ...} . سرّ اين مسأله آن است كه مكّه و مسجدالحرام و كعبه، يك شهر و يا يك اثر تاريخى و باستانى نيستند كه بايد مسؤولان كشور به حفظ آن همّت گمارند، بلكه اينجا پايگاهى براى تربيت مسلمانان و گسترش علم و فرهنگ و انتقال آن از طريق حاجيان به سرتاسر دنياست.
8 . خانه خدا (كعبه) در مكه واقع است :
از ويژگى هاى بى شمارِ مكه، آن است كه كعبه در آن واقع شده و آن، نخستين خانه بنا شده براى مردم است و در نتيجه هر انسان مسلمانى نسبت به خانه خود، كه همان خانه خداست، علقه اى ويژه دارد و خويشتن را در آنجا، غريب احساس نمى كند; { إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً...} .