موضوع:ابعاد معنوى ضيافت اللّه - صحیفه امام جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 21

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

صبح 27 ارديبهشت 1367 / 1 شوال 1408

مکان:

تهران، حسينيه جماران

موضوع:ابعاد معنوى ضيافت اللّه

مناسبت:

عيد سعيد فطر

حضار:

خامنه اى، سيد على (رئيس جمهور) - موسوى، مير حسين (نخستوزير) - هاشمى رفسنجانى، اکبر (رئيس مجلس شوراى اسلامى ) - موسوى اردبيلى، سيد عبدالکريم (رئيس ديوانعالى کشور) - مهدوى کنى - فلسفى، محمد تقى - اقشار مختلف مردم - شخصيتهاى

بسم اللّه الرحمن الرحيم

روحانى، کشورى، لشکرى، خبرنگاران داخلى و خارجى ابعاد معنوى ضيافتاللّه قبلا من بايد از ملت ايران، بعد از اينکه تبريک عيد را عرض مى کنم، تشکر کنم که در صحنه ها خصوصا، در صحنه انتخابات خوب حاضر شدند و در عين حالى که همه دستها در اين بود که اين انتخابات به طور شايسته و آرام عمل نشود، بحمداللّه عمل شد و خداوند عيد مبارک را بر همه مبارک کند.

چيزى که من مى خواهم عرض کنم، راجع به يک فقره از اين خطبه اى است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند.

يک جمله از او اين است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضيافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستيد، مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است.

البته اين ضيافت نسبت به اولياء کمل الهى به آن نحوى نيست که ما تخيل کنيم، يا دست ما به او برسد.

ما بايد حساب کنيم ببينيم که اين ضيافت چى بوده است و ما چقدر راه يافتيم به اين ضيافت.

در عين حالى که همه عالم تحت رحمت الهى است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چيز واسع است، لکن باب ضيافت، يک باب ديگر است، دعوت به ضيافت يک مسئله ديگرى است.

اين ضيافت، همه اش ترک است، ترک شهوات از قبيل خوردنيها، نوشيدنيها و جهات ديگرى که شهوات انسان اقتضا مى کند.

خداوند دعوت کرده است ما را به اينکه شما بايد وارد بشويد در اين ميهمانخانه و اين ضيافت هم جز ترک، چيزى نيست، ترک هواها، ترک خوديها، ترک منيها، منيتها.

اينها همه در اين ميهمانخانه است و ما بايد حساب کنيم ببينيم که آيا وارد شديم در اين ميهمانخانه يا اصلا، وارد نشديم، راهمان دادند به اين ضيافتخانه يا نه ، استفاده کرديم از اين ضيافت الهى يا نه .

البته حساب امثال من با کرامالکاتبين است.

اما من به شما آقايان و به هر کس که اين کلمات مى رسد و خصوصا، طبقه جوان عرض مى کنم که آيا در اين مهمانخانه رفتيد? استفاده کرديد? از شهوات خصوصا شهوات معنوى چشم پوشيديد? يا اينکه مثل من هستيد? جوانها متوجه باشند که در جوانى مى شود اصلاح کند انسان خودش را.

هر مقدارى انسان سنش زيادتر مى شود، اقبالش به دنيا بيشتر مى شود.

جوانها نزديکترند به ملکوت.

پيرها هر چه مى گذرد، هر چه بر عمرشان مى گذرد، هى اضافه مى شود يک چيزهايى که آنها را از خدا دور مى کند.

شماها در فکر باشيد که اگر از اين ضيافت درست بيرون آمديد آن وقت عيد داريد.

عيد مال کسى است که در اين ضيافت راه يافته باشد استفاده کرده باشد از اين ضيافت.

همان طورى که شهوات ظاهرى را بايد ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترين سد راه است براى انسان، بايد از اينها جلوگيرى کند.

تمام اين مفاسدى که در عالم حاصل مى شود، براى اين است که در اين ضيافت وارد نشده اند يا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند.

خطاب به همه مردم است، همه دعوت شديد به ضيافتاللّه، همه مهمان خدا هستيد و مهمانى به ترک است.

اگر ذره اى هواى نفس در انسان باشد، اين به مهمانى وارد نشده است يا اگر وارد شده است استفاده نکرده است.

تمام اين جار و جنجالهايى که در دنيا مى بينيد براى اين است که استفاده از اين ضيافت نکرده اند، در اين مهمانى وارد نشده اند، دعوت خدا را قبول نکرده اند.

کوشش کنيد که اين دعوت را لبيک بگوييد، راه به شما بدهند در اينجا و اگر چنانچه راه يافتيد مسائل حل است.

اينکه مسائل ما حل نمى شود، براى اينکه در ضيافت خدا وارد نشده ايم.

در ماه رمضان اصلا، وارد نشده ايم، يک ترک اکل و شربى (1) کرديم، لکن آن که بايد بشود نشده است.

اگر هواهاى نفسانى بگذارد، انسان به حسب فطرت الهى است، فطرت، فطرت اللّه است، همه هم توجه دارند به او، لکن اين توجه به دنيا که توجه ثانوى است و اعوجاجى است، اين جلوگيرى مى کند از آن مسائلى که بايد باشد.

اگر مى بينيد در دنيا جنگ و جدال است و در بين شما هم - خداى نخواسته - نمونه اش هست، بدانيد که در اين ضيافت وارد نشديد، ماه رمضان را ادراک نکرديد.

اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اقبل عليکم شهر اللّه(2) اما شما او را ردش کرديد، پس زديد.

شيطنت براى ايجاد اختلاف در انتخابات در عين حالى که بايد گفت انتخابات خوبى گذشت، لکن شياطينى مى خواستند که يک تخم نفاق بکارند.

در جاهاى ديگر وقتى انتخابات مى شود، حزبها و دستهاى خارجى مردم را مى کشند طرف خودشان و مردم را بازى مى دهند، صحبتهايى مى کنند که همه اش براى اغفال مردم است.

در انتخابات در عين حالى که بسيار خوب انجام گرفت، لکن دستهايى مى خواست ايجاد اختلاف کند، دو دستگى ايجاد کند و حال آنکه موفق نشدند بحمداللّه.

بايد شما متوجه باشيد به اين که دشمنها هميشه دنبال اين هستند که ما را از داخل بپوسانند و اگر در اين ضيافت وارد شده باشيد دشمنها دستشان کوتاه خواهد شد.

وقتى حقيقت اين ضيافت را انسان مى بيند، مى بيند که اگر انسان وارد اين ضيافت بشود تمام اختلافات در دنيا حل مى شود.

شياطين دنبال اين هستند که ايجاد اختلاف کنند، دو دستگى بگويند هست، لکن بحمداللّه ملت ما و خصوصا، روحانيت ما اشخاصى هستند که چهره شان نورانى است و در اين ماه مبارک هم در اين ضيافت انشاءاللّه وارد شده اند و آثارش هم بعد ظاهر مى شود که همه باهم هستند، دو جبهه نيست.

لزوم دوستى با وجود اختلاف سليقه البته دو تفکر هست، بايد هم باشد.

دو راى هست، بايد هم باشد.

سليقه هاى مختلف بايد باشد، لکن سليقه هاى مختلف اسباب اين نمى شود که انسان باهم خوب نباشد.

من عرض کردم مثل طلبه ها که با هم مباحثه مى کنند، آن وقتى که مباحثه مى کردند جار و جنجال جورى بود که انسان خيال مى کرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى شد مى نشستند به دوستى کردن و انس.

اگر در يک ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است.

اگر در يک مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است.

اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه ، اختلاف راى، مباحثه ، جار و جنجال اينها بايد باشد، لکن نتيجه اين نباشد که ما دو دسته ، بشويم دشمن هم.

بايد دو دسته باشيم در عين حالى که اختلاف داريم، دوست هم باشيم.

اگر در اين ماه مبارک، در اين ضيافت وارد شديم، بايد بعد از ماه مبارک تا مدتها آثارش باقى باشد.

ماه مبارک به منزله يک ساعتى است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتى که اين کوک است باشد.

اين ماه مبارک بايد اين جور باشد که مردم را تا ماه مبارک ديگر حفظ کند، بعد ماه مبارک ديگر بيايد از سر گرفته بشود و اين براى اين است که بايد ما در اين ضيافت وارد شده باشيم و من اميدوارم که وارد شده باشيم و همه آقايان با سلامت، صحت و خوشى اين سال را بگذرانند.

و من عقيده ام است بهترين دعا از براى امثال رئيس جمهورى امريکا و نوکرهاى او مثل صدام، بهترين دعاها اين است که خدا مرگشان بدهد، اين دعا براى آنهاست.

اگر مى خواهيد نفرين کنيد بگوييد خدا حفظشان کند، براى اينکه هر روزى که بر امثال اينها مى گذرد، جهنمشان بدتر مى شود.

جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لا يتناهاست.

هر روزى که بر اهل معصيت بگذرد، جهنمشان بدتر و داغترمى شود.

پس دعاى براى اينها اگر بخواهيد بکنيد اين است که خداوند اينها را مرگ بدهد تا اينکه اين جهنم به آن سختى نباشد بر ايشان.

و خداوند انشاءاللّه، ما را هم بيدار کند، متوجه کند، متوجه کند که ما چند روزى بيشتر نيستيم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش ديگر، بعد از صد سال ديگر از اين بساط خبرى نيست.

اينها همه گذراست و از بين مى رود، آن چيزى که باقى مى ماند حرکات خود انسان است.

آن چيزى که به انسان جهنم را مى رساند يا بهشت را مى رساند خود انسان است، از خارج نيست.

انسان که مرد شروع مى شود به يک عالم ديگرى که خود انسان تهيه کرده ، از خارج چيزى نمى آيد، هر چه هست از خود انسان است.

کوشش کنيد که انشاءاللّه، اصلاح بکنيد در اين روز، در اين وقت، در اين سالها خودتان را و خداوند انشاءاللّه، به شما و همه اهالى اين کشور سلامت عنايت کند و همه شما انشاءاللّه، در جوار خداى تبارک و تعالى و با دعاى حضرت صاحب - سلام اللّه عليه و ارواحنا فداه - همه شما انشاءاللّه، موفق و مؤيد و به آرزوهاى صحيحى که داريد که آرزوى همه رسيدن به خداست و خودش هم نمى داند، همه توجهشان به اوست و خدا پرده ها را بردارد تا همه ببينيم او را.

1- خوردن و آشاميدن.


/ 237