6 ـ پوشيدن لباس دوخته (براي مردها)
مطابق نقل محدثمتبّحر، شيخ حرّ عاملي ره ـ برخي از فقها بر تحريم پوشيدن لباس دوخته براي
محرم، ادعاي اجماع كردهاند.38
محقق حلي در باب
«محرمات و مكروهات» احرام، مينويسد: «... و لبس
المخيطللرجال»39; يعني پوشيدن لباس دوخته براي مردها در حال
احرام حرام است.وعلامه
محققشيخمحمدحسننجفي، صاحب
جواهردرذيلعبارتفوقآورده
است:من هيچگونه فتواي
خلافي در اين زمينه نيافتم و سپس از «التذكره» نقل ميكند: «اجماع
العلماء كافة عليه» و در «المنتهي» به نقل از «ابن عبدالبرّ» آمده است:
«لايجوز لبس شيء من المخيط عند جميع اهل العلم»40 هر چند در مورد حرمت پوشيدن لباس
دوخته به قول صاحب وسايل: «والاحاديث غير صريحة
فيه...»41،
روايات صراحتي درحرمت پوشيدن لباس دوخته ندارند و به
گفته شهيد در «الدورس»: من تا هم اكنون به روايتي كه دلالت بر حرمت پوشيدن
«عين لباس دوخته» داشته باشد، برخورد نكردهام. در روايات تنها از
پوشيدن «قميص»، «قباء» و «سراويل»، نهي شده است.42
صاحب جواهر هم
مينويسد: من در كتب اربعه و ديگر كتاب هاي روايي به حديثي كه دلالت بر
حرمت پوشيدن لباس دوخته براي محرم، داشته باشد، وقوف نيافتم43،آري همين «معاقد اجماعات» در قرار دادن «لبس مخيط» (لباس دوخته) در
شمار محرمات احرام كافي است.44
و لذا «شيخ الطائفه
ابوجعفر طوسي» بطور صريح فتوا ميدهد: هرگاه مُحرم اِحرام خويش را با
گفتن «تلبيه» منعقد ساخت. پوشيدن لباس دوخته و جماع و صيد و بوي خوش بر وي
حرام ميگردد.45
امّا شيخ مفيد (413
هـ . ق) از حرمت پوشيدن لباس دوخته، ذكري به ميان نياورده است و در مقام فتوا
تنها به عبارت زير بسنده كرده است: «... ولايلبس قميصاً»; «مردي كه در حال
احرام ميباشد نبايد قميص (پيراهن) بپوشد...».46
فقيه دقيق النظرِ
معاصر، امام خميني ـ ره ـ در باب «تروك احرام»، پوشيدن لباس دوخته را در شمار
تروك و محرمات احرام برآورده و مصاديق آن را پوشيدن «قميص»، «سراويل»، و
«قبا» ذكر كردهاند!47
به نظر نگارنده
عنوان كلي «لبس المخيط» در كلمات فقها و قرار گرفتن آن در معاقد اجماعات
ايشان ـ رضوان الله عليهم اجمعين ـ از همين مصاديقي اخذ شده48 كه
دراحاديث هم آمـده است49 سيدنا الأستاد، فقيه متبحر معاصر
آيةالله سيد محمد محقق داماد ـ ره ـ ، پس از بحث
جامع الاطراف و محققانه خويش پيرامون «خُلُوّالنصوص عن عنوان المخيط»، اين
چنين اظهار رأي ميكنند:«... هر چند در
روايات اين باب، عين و اثري از عنوان «لباس دوخته»، نه بطور صريح و نه به نحو
ظاهر، مشاهده نميگردد، ليكن روايات خالي از ارشاد به لباس هايي كه از
لوازم عنوان «مخيط = دوخته» ميباشند، نيست، آن طور كه فقيه متتبّع
ميتواند حدس بزند كه عنوان «مخيط و غيرمخيط» دائر مدار جواز و منع
ميباشد...».50
البته از عنوان
«لباس دوخته»، همياني كه حجاج جهت پول و يا ساير لوازم به شانه خويش آويزان
ميكنند، استثنا شده است51 و اين بنا به رأي برخي از اعاظم بدين جهت
است كه اساساً عنوان مزبور بر هميان كه كار خياطي در آن
اندك است، تطبيق نميكند!52