روايت ششم - تکمله ای بر مقاله پرسش هایی درباره چند حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تکمله ای بر مقاله پرسش هایی درباره چند حدیث - نسخه متنی

محمد روحانی علی آبادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايت ششم

1. قطب الدين راوندى (م 573ق) است كه بين او و ابو جعفر محمد بن اسماعيل بَرمَكى (م ح 250 ق) بيش از 320 سال فاصله است. پس سند حديث, منفصل است و روايت منفصل, اعتبار ندارد. اگر گفته شود كه راوندى روايت را از كتابى اَخذ و نقل كرده, لذا ذكر واسطه ضرورت نداشته, در پاسخ, مى گوييم: اولاً اين سخن, فقط احتمال است و دليل قاطعى براى اثبات آن وجود ندارد. ثانياً اگر از كتاب ديگرى هم نقل كرده باشد, بايد مشخّصات كتاب را بيان مى كرد و اسناد روايت در آن كتاب را نيز يادآور مى شد.

2. مقصود از حسين بن حسن در سند حديث, همان ابن بُرد دينورى است كه كلينى در باب «حدوث العالم» از كتاب الكافى بر روايت ابوجعفر برمكى از او تصريح كرده است. حسين بن حسن دينورى, از رجال ناشناخته و مجهول است و روايتش فاقد اعتبار است تا خلافش ثابت شود.

3. روايت «جماعة» از ابو جعفر برمكى, اشكال ديگرى است كه در سند روايت وجود دارد. چون اين جماعتْ ناشناخته هستند, لذا نمى توان به روايت آنها اعتماد نمود.

4. با توجّه به توضيحات اين جانب و تحقيقات نويسنده مقاله درباره جاعل بودن ابوسمينه و ناشناخته بودن يعقوب بن جعفر و جعفر بن محمد, عدم اعتبار روايت, اثبات مى شود و با وجود اين مرتبه از عدم اعتبار, بحث هاى كلامى و غير كلامى درباره محتواى روايت, ضرورتى نداشته و بيهوده است.

روايت هفتم

1. علامه مجلسى اين خبر را از شرح نهج البلاغه, نوشته ابن ابى الحديد (م655ق) اخذ نموده و ابن ابى الحديد, آن را از مدائنى (م 225ق) روايت كرده است. بين ابن ابى الحديد و مدائنى بيش از چهارصد سال, و بين مدائنى تا راوى اوليّه خبر در دهه چهارم سده اوّل هجرى, بيش از يكصد و پنجاه سال فاصله انفصال سند وجود دارد و اين امكان وجود دارد كه بگوييم كتاب هاى مدائنى در نزد ابن ابى الحديد موجود بوده و او از كتاب هاى مدائنى نقل كرده, كه در اين صورت, انفصال سند بين او و مدائنى مرتفع مى شود؛ ولى انفصال سند در روايت مدائنى به حال خود باقى مى مانَد و چون راهى براى رفع انفصال وجود ندارد, بنابراين, روايت از درجه اعتبارْ ساقط مى شود.

/ 9