فصل سوم در آسمان آثار و ابتكار
چشمه چشمه انديشه الف) علم اصول كفايه را كفايت ب) علم فقه ج) فلسفه و حكمت در وادى عشق و ادب منظومه شهيديّه مطلع نور ايزدى گنجينه اسرار طاووس كبريايى جذبه شوق نامه ها و مقاله هاچشمه چشمه انديشه
علامّه غروى به معناى معمول نويسنده نبود. اگرچه خطّى هنرمندانه و زيبا و قلمى بس سيّال و توانا داشت و به راحتى مى توانست همچون نويسندگان زبردست و شاعران نام آور در دو زبان عربى و فارسى قلم فرسايى كند و حتّى چكامه هاى بلند و بالا بسرايد و قصيده هاى فاخر و غرّا بپردازد، امّا به هيچ وجه حريم مقدس قلم را نمى شكست و ساحت كتاب و كتابت را مقدس تر از آن مى دانست كه مرسوم و متداول بود. آن گاه كه اثر گرانسنگ شيخ عبداللّه علائلى مصرى به نام سموّ المعنى في الذّات أو أشعة من حياة الحسين(ع) به دستش رسيد، پس از مطالعه خطاب به نزديكان و شاگردانش فرمود:راجع به حضرت سيّدالشهداء(ع) يا اين چنين بنويسيد و يا هيچ ننويسيد!(1)غروى دانشور هميشه پيش از تدريس روزانه، متن بحث و درسش را مى نوشت و براى قلم و نويسندگى اهميّت زيادى قائل بود و هميشه دست به قلم در كمين انديشه هاى بكر و تازه بود تا با نوشتن آنها غزال معنا را شكار كند. از آيةاللَّه حاج سيد احمد خوانسارى نقل مى كنند كه علّامه غروى مى فرمود:بسيار مواظب افكار و مطالب علمى كه به نظرم مى رسد هستم، به صورتى كه اگر موقع خواب در بستر، مطالبى به ذهنم بيايد، بلند مى شوم و مطلب را يادداشت مى كنم.آن گاه آيةاللَّه خوانسارى مى گويد:كسى كه آن طور مطالب علمى را صيد كند و آن گونه قيد كند، به همان مقامى كه ايشان از علم رسيدند، مى رسد.(2)با وجود همه اين حرفها، آثار مكتوب علّامه - اعمّ از كتاب و رساله- چه آنها كه چاپ شده اند و چه آنها كه هنوز چاپ نشده اند، چندان هم زياد نيست و اگر رساله هاى مختصر و حاشيه هاى ايشان را بر كتابهاى ديگران در نظر نگيريم، كتابهاى ايشان اندك و انگشت شمارند و اين خود دليل خوبى است بر اين كه او پيشتر از آنچه نويسنده باشد، متفكّر و انديشمند بود و بسيار بيشتر از آنچه بنويسد مى انديشيد و همين ويژگى، آثار پربارش را آكنده از ابتكار و نوآورى ساخته است.اين قلم، خود را بسيار نارساتر از آن مى بيند كه بتواند معرّف كتابهاى نابغه نجف گردد، تنها با تفكيك موضوع و به ترتيب علم اصول و فقه و فلسفه و عرفان و... از آثار ماندگار علامه نام مى برد:الف) علم اصول
1. الاجتهاد و التقليد و العدالة: اين كتاب در دويست صفحه وزيرى و در سال 1376ق. در نجف اشرف چاپ شده است.2. الاصول على النهج الحديث: غروى در اين كتاب - كه آخرين اثر ايشان در علم اصول شمرده مى شود - تصميم داشت كه علم اصول را به سبك تازه و به اسلوب جديدى غير از آنچه معمول و رايج بود بنويسد، امّا مرگ مهلت تكميل آن را نداد و علّامه بيش از آن كه اين اثر ابتكارى را تمام كند، به ديار باقى شتافت.(3) به هر حال اين رساله همراه با رساله الاجتهاد و التقليد و العدالة، و رساله الطلب و الارادة، در كتابى با نام بحوثٌ فى الاصول، در 160 صفحه وزيرى چاپ شده است.3. الطلب و الارادة عند الاماميّة و المعتزلة و الاشاعرة:(4) اين رساله در 65 صفحه چاپ شده است.4. رسالة فى موضوع العلم؛5. رسالة فى الصحيح و الأعم؛6. رسالة فى إطلاق اللفظ و إرادة نوعه و صنفه و شخصه: رساله اى در اطلاق لفظ و اراده نوع يا صنف و يا شخص آن؛7. رساله اى در مشتق؛8. رساله اى ديگر در مشتق؛9. رسالة فى المشترك: رساله اى در مشترك؛10. رسالة فى الحروف: رساله اى در حروف؛11. رسالة فى اطلاق الامر هل يقتضى التعبديّة أو التوصليّة أولا؟: رساله اى در اطلاق امر؛ 12. رساله اى در وضع و تقسيم آن به شخصى و نوعى؛13. رساله اى در شرط متأخّر؛14. رساله اى در علامت حقيقت و مجاز و حقيقت شرعيّه؛15. حاشيه بر رساله قطع شيخ انصارى؛16. نهاية الدارية فى شرح الكفاية ... و...(5).
كفايه را كفايت
از علامه غروى در علم اصول آثار متعددى به جاى مانده است، امّا مشهورتر از همه شرحى است كه بر كتاب كفايةالاصول استادش آخوند خراسانى نوشته است و اين شرح چنان كه در ميان اهل فن معروف است، به راستى كه كفايه را كفايت است و... قسمت زيادى از اين شرح پربار زمانى نوشته شده است كه نويسنده كفاية الاصول، يعنى مرحوم آخوند خراسانى هنوز زنده بود و با تمام توان از افكار و انديشه هاى خود دفاع مى كرد و علّامه غروى هم به صورت مرتب در بحثها و درسهاى او شركت مى جست، آن چنان كه اگر آخوند را آفتاب مجلس در آن درس و بحثها به حساب آريم، بى گمان علامه غروى هم ماه مجلس بود و هميشه از تقارن و تصادم اين مهر و ماه بود كه آذرخش انديشه ها مى درخشيده، به طورى كه با برق درخشانش تاريكيها و سياهيها را در آسمان آراء و افكار به يك سو مى نهاد و راه را براى راهيان وادى فكر و فقه هموار مى ساخت.كتاب نهاية الدراية فى شرح الكفايه حاصل آن آذرخشها و رعد و برقهاست كه شيرمرد بيشه انديشه ها، علّامه غروى پس از عمرى سراسر تفحّص و تفكّر، آن را گرد آورده و در اختيار تشنگان دشت طلب نهاده است.نهاية الدرايه پيشترها به صورت سنگى چاپ شده بود. با توجه به اينكه تنها يك شرح توضيحى نبوده، بلكه شرحى انتقادى و از سرِ دقت و باريك بينى نگاشته شده بود، از همان اوّل به عنوان كتابى مرجع در علم اصول شناخته شد و هميشه مطمح نظر اهل خبره و كاركشتگان در اصول بوده است.(6)يكى از مجله هاى معروف، در ضمن اقتراحى، رأى و نظر اهل فن را در مورد شرحهاى كفايةالاصول جويا شده است كه حاصل آن را مى توان چنين خلاصه كرد:از نظرگاه صاحب نظران و بزرگان در حوزه علم اصول و فقه، نهايةالدرايه، هم از لحاظ علمى و عميق بودن و هم از جهت دقت نظر و باريك بينى، از همه شرحهاى كفايه بهتر و جامعتر است.(7)
ب) علم فقه
1. كتاب الاجارة: اين اثر بزرگ و قطور، در سال 1375ق. در نجف اشرف چاپ شده است.2. صلاة الجماعة.3. صلاة المسافر.اين سه كتاب در ضمن كتابى به نام بحوثٌ فى الفقه توسط جامعه مدرسين قم در 740 صفحه وزيرى چاپ و منتشر شده است.4. حاشيه كتاب المكاسب: حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى، معروف ترين اثر فقهى غروى است كه پس از گذشت دو سال از وفات علّامه غروى، يعنى در سال 1363ق. در دو جلد قطور و به قطع رحلى چاپ و منتشر شده است و در مقدمه اش حديث حيات غروى به قلم شاگردش مرحوم علامه شيخ محمدرضا مظفّر به رشته تحرير كشيده شده است كه بهترين نوشته در موضوع خودش است.5. رساله اى در تحقيق حق و حكم: اين رساله در ضمن كتاب بالا و در اوّل بيع مكاسب چاپ شده است.6. حاشيه بر كتاب الطهاره شيخ اعظم انصارى؛7. رساله اى در اخذ اجرت بر واجبات؛8. رساله اى در طهارت: اين رساله غير از حاشيه بر كتاب الطهاره شيخ است.9. رساله اى در چهار قاعده فقهى: قاعدة التجاوز، قاعدة الفراغ، قاعدةاليد و اصالة الصحه؛10. رساله اى در قاعده لاضرر؛11. رسالة فى الجمعه: رساله اى در نماز جمعه؛12. منظومه اى در اعتكاف؛13. منظومة فى الصوم: منظومه اى در روزه. اين دو منظومه براى اوّلين بار در مجلّه الموسم چاپ و منتشر شد.(8)14. منظومة فى صلاة الجماعة: منظومه اى در نماز جماعت؛15. الوسيلة فى اهمّ ابواب الفقه. رساله عمليّه ايشان است به زبان عربى.16. ذخيرة العباد: رساله عمليّه ايشان به زبان فارسى است.(9)