سخنرانى طولانى - ادب و احترام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
سخنرانى طولانى
كوويه دانشمندمعروف علوم طبيعي مطالب علمي راخوب بيان مي كرد،ولي گاهي زيادطول مي دادوبه شرح وبسطهاي غيرلازم مي پرداخت .اين خصوصيت باحالت ناپلئون بناپارت كه حتي الامكان درقول وفعل كوتاه ترين راههارامي پيمودمنافات داشت .معروف است روزي كوويه نزداوآمد .امپراتورازوي پرسيد .درانجمن علمي هفته گذشته چه كرديد؟كوويه جواب داد .درباب چغندرقندگفتگوكرديم .امپراتور گفت:حالابه عقيده شمااين چغندردرخاك فرانسه به عمل مي آيديانه ؟درمقابل اين سؤال كه خيلي ساده ومختصربود،كوويه آنچنانكه گويي دردانشگاه سخن مي گويد به تفصيل درباره نتايج بحث وگفتگوهاي علمي سخن گفت:ناپلئون كه به احترام او اعتراضي نمي كرد،ولي حواسش جاي ديگربود،پس ازتمام شدن سخنان كوويه دوباره گفت:حالابه عقيدشمادرخاك فرانسه چغندربه عمل مي آيديانه ؟كوويه ازنو شروع به توضيح دادن نتايج تحقيقات كرد،ولي اين بارناپلئون حوصله اش سررفت و حتي نتوانست احترام اورارعايت كند .سخن اوراقطع كردوگفت:نمي خواهم شما زحمت بكشيد،ازشخص ديگري خواهدپرسيد .