آخرين گفتارها - آینده نگری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آینده نگری - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آخرين گفتارها

وقتي كه معاويه مرگش فرا رسيدخودش رامخاطب ساخته گفت :اي معاويه اكنون كه پيرشده ودرگناه و ستمگري وهزاران آلودگي سقوطكرده اي به يادپروردگارت افتاده اي ؟ ...

ودر آخرين سخنرانيش چون به عواقب جنايات وكيفراعمالش واقف بودباافسردگي گفت : ...

اي كاش مانندمري ازقريش زندگي كرده بودم وهرگزچيزازامورمردم رابه عهده نگرفته بودم .

وهنگامي كه مردن عبدالملك مروان فرارسيد،مرد لباس شوئي رادرگوشه اي ديدكه براي شستن ،لباسهارازيرورومي كردگفت : به خداقسم آرزوداشتم كه لباس شوئي كرده ازدست رنجم ارتزاق مي كردم وهرگز كاري ازامورمردم رابه عهده نداشتم .

وقتي سخن وي به گوش ابوحازم رخشتورسيد گفت :سپاس خداوندراكه خلفاءراجوري قرارداده كه وقت مرگ آرزوي شغل ما رامي كنندولي ماهرگزآرزوي كارآنهارانمي كنيم .

ونقل شده كه وقتي عمربن عبدالعزيزهنگام مرگ ،حالش سخت شدبراي اوطبيب آوردند،دكترپس از معاينه وي ،گفت :اومسموم شده وازمرگ گريزي ندارد .

عمرگفت :كساني هم كه مسمون نشده اندازمرگ گريزي نداردودرپايان گفت :خداياتومراامركردي كوتاهي كردم ونهي كردي نافرمانيت نمودم .

هارون الرشيدوقت مردن درحالي كه كفن خودرامرتب مي كردبه آن نظركرده گفت :مالم سودي برايم نداشته وحكومتم ازدستم رفت .

ومامون فرزندش كه مانندپدرجنايات زيادي درتحصيل حكومت خويش كرده بودهنگام مرگ ناگهاني خودگفت :اي خدائي كه هرگزملكش زائل نمي شود،رحم كن به كسي كه حكومتش ازدست رفت .

معتصم عباسي وقت مردن گفت : اگرمي دانستم كه عمرم تااين حدكوتاه است هرگزنمي كردم آنچه جنايت درتحصيل خلافت كردم .

مستنصرفرزندمتولك هنگام مردن دربسترش زيادبي قراري مي كردبه اوگفتند:نگراني براي تونيست .

گفت :جزنگراني برايم نيست چون دنياو آخرت ازدستم رفت .

عمروعاص هنگام مردن درحالي كه باحسرت به صندوقهاي پولهايش كه همه راازراه دين فروشي وخيانت به دست آورده بودنگاه مي كردو گفت :چه كسي اينهارابرمي گيردكاش خوب مي شدم ونمي مردم .

حجاج بن يوسف خونريزتاريخ زمان مردنش گفت :خدايامرابيامرزكه همه مردم اتفاق داردندكه تومرانمي آمرزي .

ويكي ازآنان هنگام مرگ گريه مي كردگفتند:براي چه گريه مي كني .

گفت :براي دنياگريه نمي كنم پيامبراكرم صلي الله عليه وآله وسلم ازماپيمان گرفت كه توشه مان دردنيامانندتوشه يك سواردرمسافرت باشد .

و ديگري ازآنهاوقت مردن غش كردوچون به هوش آمدگفت :چقدرسفرم دوراست و توشه ام اندك مي باشد .

وازديگري كه موقع مردن گريه مي كردپرسيدند:چه تورا مي گرياند؟گفت :اين آيه ازقرآن كه خداوندمي فرمايد:"انمايتقبل الله من المتقين "خداوندجزاعمال اهل تقوي رانمي پذيرد .

يكي اززاهدن چون مرگ بسياربراوسخت مي نمودبه اوگفتند:گويادنيارازياددوست مي داري ؟جواب داد:خيروردوبرخداوندبسيارسخت است .

به ديگري گفتند:وقت مرگ چرا سفارش فرزندوخانواده ات رانمي كني ؟گفت :شرم دارم كه سفارش آنان رابه جز خداوندبنمايم .

يكي ازآنان هنگام مرگ همسرش گريه مي كردپرسيد:چراگريه مي كني ؟گفت براي تو .

به خانمش گفت :توبراي خويش گريه كن كه من براي امروزچهل سال گريه كردم .

وبالاخره به شخصي هنگام مرگ گفتند:اي بنده خدا چگونه صبح كردي ؟گفت :درحالي كه ازدنياكوچ مي كنم وازبرادرانم جدامي گردم واعمال زشت خودراملاقات مي كنم .

/سوره مائده ،آيه 27 .

مجموعه ورام ،جلد اول ،ص 281و282 .

/ 12